یورش به لنکران ( به روسی: Штурм Ленкорани ) نبردی است که در جریان دوره اول جنگ های ایران و روسیه در تاریخ ۱۳ ژانویه ۱۸۱۳ ( ۲۳ دی ۱۱۹۱ خورشیدی ) در ناحیه تالش شمالی و شهر لنکران به وقوع پیوست.
پس از پنج روز محاصره دژ لنکران و گلوله باران آن، روس ها با وجود برتری عددی طرف ایرانی، موفق به حمله به ارگ شدند. اگرچه روس ها متحمل خسارات سنگینی در محاصره شدند و در طی آن بیشتر افسران و درجه داران نظامی ارتش روس کشته شدند، با تصرف این قلعه، شهر لنکران و سایر مناطق تالش شمالی را تصرف کردند.
... [مشاهده متن کامل]
پس از تصرف قلعه، همه بازماندگان توسط روس ها کشته و اعدام شدند و هیچ یک به اسارت در نیامدند. ژنرال پیوتر کوتلیارفسکی خود در جریان محاصره به شدت زخمی شد و پس از آن دیگر نتوانست در ادامه جنگ شرکت کند، در حالی که صادق خان، فرمانده جبهه ایران، هنگام محاصره قلعه کشته شد. از هنگ ۱۷ روسیه در محاصره متشکل از ۲۹۶ نفر، تنها ۷۴ تن از آنها در جنگ کشته شدند.
در جریان جنگ نخست روسیه و ایران ( ۱۸۱۳–۱۸۰۴ ) ، انگلیسی ها تصمیم به ساخت یک دژ مستحکم در لنکران گرفتند.
این دژ دارای دیوارهای سنگی بلند و دندانه های تیزی در بالای دیوار بود. همچنین این دژ توسط سنگرهای عمیق احاطه شده بود. این دژ به شکل یک چهارضلعی نامنظم ( به عرض ۸۰ پا ) در ساحل سمت چپ رودخانه لنکران ( لنکران چای ) و در فاصله کمی از دریای کاسپین جای داشت. این رودخانه در نزدیکی مرداب های نزدیک به دژ جای داشت. این دژ در بخش جنوب غربی ۱۳۰ متر درازا داشت. بخش شمال شرقی آن که به شکل چندضلعی نامنظم ساخته شده بود، تا ۸۰ متر درازا داشت. ضلع جنوب شرقی این دژ در امتداد رودخانه لنکران چای و به سوی دریای کاسپین بود. همچنین دیوارهای این قلعه از جهت شمال غربی هر کدام ۱۰۰ متر درازا داشتند. علاوه بر این، در هر گوشه دژ سنگرها قرار داشتند و بزرگ ترین آنها در جهت شمال شرقی بود. خندق مقابل قلعه ۴ متر عمق و ۱۰ پهنا داشت.
پس از چندین سال جنگ بی نتیجه در مناطق گوناگون ماورای قفقاز هیچ یک از طرفین جنگ به موفقیت چشمگیری دست نیافته بودند اگرچه روس ها یک برتری نسبی برای خود به دست آورده و با تصاحب حکومت های محلی شمال قفقاز از جمله چچن، داغستان، دربند، گرجستان و شماخی به نزدیکی سرزمین های ایران قاجاری در ناحیه اران و شروان رسیده بودند. عباس میرزا ولیعهد ایران در ماه اوت ۱۸۱۲ با سرکوب ناآرامی ها در تالش شمالی، کنترل کامل لنکران را به دست آورد و به سوی دشت مغان حرکت کرد. در سپتامبر ۱۸۱۲ در حالی که مذاکراتی میان ایران و روسیه در تفلیس با میانجی گری گور اوزلی و نماینده او جیمز موریه از انگلستان برای صلح در حال انجام بود خبری منتشر شد که ناپلئون بناپارت به نزدیکی مسکو رسیده است؛ به همین دلیل مذاکرات به حالت تعلیق درآمد. در ۳۱ اکتبر ۱۸۱۲ در حالی که نمایندگان ایران و روسیه در تفلیس آماده انجام مذاکرات بودند، ژنرال پیوتر کوتلیارفسکی حملهٔ شبانهٔ غافلگیرانه ای ( با نام نبرد اصلاندوز ) به اردوگاه ایران در اصلاندوز انجام داد که منجر به شکست کامل ارتش عباس میرزا و کشته شدن یکی از افسران پشتیبانی کننده انگلیس به نام کریستی شد. از آنجا که به طور فزاینده ای آشکار شد که تهاجم ناپلئون به روسیه ناموفق بوده است، روس ها به دنبال عملیات تهاجمی تری در ناحیه قفقاز بودند. پس از مدتی با ورود ارتش روسیه به دشت های پهناور نواحی جنوبی قفقاز در ۱۸ دسامبر ۱۸۱۲ میلادی، گروهان نظامی ارتش روسیه به رهبری ژنرال پیوتر کوتلیارفسکی از رودخانه ارس گذر کرده و ۸۰ مایل را به طور مستقیم بدون هرگونه جاده و از میان نمکزارها و مرداب ها از راه دشت های منطقه مغان به سوی مناطق جنوبی تر طی کردند و به مرزهای خانات تالش نزدیک تر شدند. پس از گذر از مرداب ها و نمکزارها سربازان به هوای برفی و کولاک وحشتناک برخوردند. در آن هنگام، ارتش روسیه و گردان های کوتلیارفسکی نیاز شدیدی به تأمین تجهیزات به ویژه آب آشامیدنی و غذا داشتند.
پس از پنج روز محاصره دژ لنکران و گلوله باران آن، روس ها با وجود برتری عددی طرف ایرانی، موفق به حمله به ارگ شدند. اگرچه روس ها متحمل خسارات سنگینی در محاصره شدند و در طی آن بیشتر افسران و درجه داران نظامی ارتش روس کشته شدند، با تصرف این قلعه، شهر لنکران و سایر مناطق تالش شمالی را تصرف کردند.
... [مشاهده متن کامل]
پس از تصرف قلعه، همه بازماندگان توسط روس ها کشته و اعدام شدند و هیچ یک به اسارت در نیامدند. ژنرال پیوتر کوتلیارفسکی خود در جریان محاصره به شدت زخمی شد و پس از آن دیگر نتوانست در ادامه جنگ شرکت کند، در حالی که صادق خان، فرمانده جبهه ایران، هنگام محاصره قلعه کشته شد. از هنگ ۱۷ روسیه در محاصره متشکل از ۲۹۶ نفر، تنها ۷۴ تن از آنها در جنگ کشته شدند.
در جریان جنگ نخست روسیه و ایران ( ۱۸۱۳–۱۸۰۴ ) ، انگلیسی ها تصمیم به ساخت یک دژ مستحکم در لنکران گرفتند.
این دژ دارای دیوارهای سنگی بلند و دندانه های تیزی در بالای دیوار بود. همچنین این دژ توسط سنگرهای عمیق احاطه شده بود. این دژ به شکل یک چهارضلعی نامنظم ( به عرض ۸۰ پا ) در ساحل سمت چپ رودخانه لنکران ( لنکران چای ) و در فاصله کمی از دریای کاسپین جای داشت. این رودخانه در نزدیکی مرداب های نزدیک به دژ جای داشت. این دژ در بخش جنوب غربی ۱۳۰ متر درازا داشت. بخش شمال شرقی آن که به شکل چندضلعی نامنظم ساخته شده بود، تا ۸۰ متر درازا داشت. ضلع جنوب شرقی این دژ در امتداد رودخانه لنکران چای و به سوی دریای کاسپین بود. همچنین دیوارهای این قلعه از جهت شمال غربی هر کدام ۱۰۰ متر درازا داشتند. علاوه بر این، در هر گوشه دژ سنگرها قرار داشتند و بزرگ ترین آنها در جهت شمال شرقی بود. خندق مقابل قلعه ۴ متر عمق و ۱۰ پهنا داشت.
پس از چندین سال جنگ بی نتیجه در مناطق گوناگون ماورای قفقاز هیچ یک از طرفین جنگ به موفقیت چشمگیری دست نیافته بودند اگرچه روس ها یک برتری نسبی برای خود به دست آورده و با تصاحب حکومت های محلی شمال قفقاز از جمله چچن، داغستان، دربند، گرجستان و شماخی به نزدیکی سرزمین های ایران قاجاری در ناحیه اران و شروان رسیده بودند. عباس میرزا ولیعهد ایران در ماه اوت ۱۸۱۲ با سرکوب ناآرامی ها در تالش شمالی، کنترل کامل لنکران را به دست آورد و به سوی دشت مغان حرکت کرد. در سپتامبر ۱۸۱۲ در حالی که مذاکراتی میان ایران و روسیه در تفلیس با میانجی گری گور اوزلی و نماینده او جیمز موریه از انگلستان برای صلح در حال انجام بود خبری منتشر شد که ناپلئون بناپارت به نزدیکی مسکو رسیده است؛ به همین دلیل مذاکرات به حالت تعلیق درآمد. در ۳۱ اکتبر ۱۸۱۲ در حالی که نمایندگان ایران و روسیه در تفلیس آماده انجام مذاکرات بودند، ژنرال پیوتر کوتلیارفسکی حملهٔ شبانهٔ غافلگیرانه ای ( با نام نبرد اصلاندوز ) به اردوگاه ایران در اصلاندوز انجام داد که منجر به شکست کامل ارتش عباس میرزا و کشته شدن یکی از افسران پشتیبانی کننده انگلیس به نام کریستی شد. از آنجا که به طور فزاینده ای آشکار شد که تهاجم ناپلئون به روسیه ناموفق بوده است، روس ها به دنبال عملیات تهاجمی تری در ناحیه قفقاز بودند. پس از مدتی با ورود ارتش روسیه به دشت های پهناور نواحی جنوبی قفقاز در ۱۸ دسامبر ۱۸۱۲ میلادی، گروهان نظامی ارتش روسیه به رهبری ژنرال پیوتر کوتلیارفسکی از رودخانه ارس گذر کرده و ۸۰ مایل را به طور مستقیم بدون هرگونه جاده و از میان نمکزارها و مرداب ها از راه دشت های منطقه مغان به سوی مناطق جنوبی تر طی کردند و به مرزهای خانات تالش نزدیک تر شدند. پس از گذر از مرداب ها و نمکزارها سربازان به هوای برفی و کولاک وحشتناک برخوردند. در آن هنگام، ارتش روسیه و گردان های کوتلیارفسکی نیاز شدیدی به تأمین تجهیزات به ویژه آب آشامیدنی و غذا داشتند.