یورش بردن


معنی انگلیسی:
attack, blitz, charge, descend, harry, raid, rush, storm, stream

مترادف ها

push (فعل)
شاخ زدن، فشردن، نشاندن، هل دادن، فشار دادن، چیزی را زور دادن، با زور جلو بردن، یورش بردن

پیشنهاد کاربران

بپرس