یوجنیو مونتاله ( به ایتالیایی: Eugenio Montale ) ( ۱۲ اکتبر ۱۸۹۶ – ۱۲ سپتامبر ۱۹۸۱ ) شاعر و مترجم برجسته متولد کشور ایتالیا و برنده جایزه نوبل ادبیات سال ۱۹۷۵ است.
مونتاله پس از انتخاب مشاغل گوناگون در سال ۱۹۲۶ به فلورانس رفت تا در یک مؤسسه انتشاراتی مشغول کار شود از سال ۱۹۲۹ تا ۱۹۳۸ گرداننده «کابینه علمی - ادبی» بود و چون عضویت حزب فاشیستها را نداشت از آن سمت مجبور به استعفا گشت. مدتی ادیتور مجله دو هفتگی II odo بود ۴ دفتر شعر از این نویسنده شاعر منتشر گشته است، از سال ۱۹۴۷ منتقد موسیقی و ادبی شد و با یک روزنامه ملی همکاری می کند. نوشته های پراکنده اش در چند جلد منتشر نموده، همچنین از ملویل، شکسپیر، کورنی و غیره آثاری به زبان ایتالیائی ترجمه کرده است.
... [مشاهده متن کامل]
یوجنیو مونتاله در ۸۴ سالگی در ۱۲ سپتامبر ۱۹۸۱ در میلان ایتالیا چشم از جهان فروبست.
پس از آن که آخرین نخ های سیگار
با اشارهٔ تو در بشقاب بلور تمام شدند،
مارپیچی از دود به سوی سقف
به آرامی بالا می رفت
به گونه ای که مهره های فیل و اسب شطرنج
مبهوت آن بودند، و حلقه های جدید دود
آن را دنبال می کردند، پر جنب و جوش تر از
سرْانگشتان تو
سرابی که در آسمان، برج ها و پل ها را رها می ساخت،
با اولین نسیم ناپدید شد؛ پنجره باز می شود
دیده نمی شود و دود بالا و پایین می رود، و آن پایین،
هیاهوی دیگری بر پاست: گروهی از اشباح
مردمی که نمی دانند این دود از سیگار توست،
در صفحهٔ شطرنج جایی که می توانی به تنهایی احساسی را بسرایی
شکّ آن زمان من، شاید خود تو بودی
که بازی را نادیده انگاشتی تا به پایان رسد
و حالا هوای بارانی در پشت درهای تو:
جنون مرده هم اندکْ تشکینی نمی یابد
یافت هم اگر، خودْ از از رعدِ نگاهِ توست
اما می پرسد شعله هایی دیگر، دردی بیشتر
حجابی که خداوند برای تو برمی انگیزد
ناگهان، هنگامی که یاری می دهد
امروز می دانم که می خواهی؛ مارتینلا ضربه ضعیف اش را می زند
و در وحشت می افتد
عاج های دگرگشته در نوری موهوم از برف انبوه
می ماند اما و پاداش شب زنده داریِ تنهایی را می ستاند
چه کسی می تواند در آیینه ای مقعر که مهرهٔ سربازی را محاصره کرده
در مصاف چشمان پولادین تو باشد.
مونتاله پس از انتخاب مشاغل گوناگون در سال ۱۹۲۶ به فلورانس رفت تا در یک مؤسسه انتشاراتی مشغول کار شود از سال ۱۹۲۹ تا ۱۹۳۸ گرداننده «کابینه علمی - ادبی» بود و چون عضویت حزب فاشیستها را نداشت از آن سمت مجبور به استعفا گشت. مدتی ادیتور مجله دو هفتگی II odo بود ۴ دفتر شعر از این نویسنده شاعر منتشر گشته است، از سال ۱۹۴۷ منتقد موسیقی و ادبی شد و با یک روزنامه ملی همکاری می کند. نوشته های پراکنده اش در چند جلد منتشر نموده، همچنین از ملویل، شکسپیر، کورنی و غیره آثاری به زبان ایتالیائی ترجمه کرده است.
... [مشاهده متن کامل]
یوجنیو مونتاله در ۸۴ سالگی در ۱۲ سپتامبر ۱۹۸۱ در میلان ایتالیا چشم از جهان فروبست.
پس از آن که آخرین نخ های سیگار
با اشارهٔ تو در بشقاب بلور تمام شدند،
مارپیچی از دود به سوی سقف
به آرامی بالا می رفت
به گونه ای که مهره های فیل و اسب شطرنج
مبهوت آن بودند، و حلقه های جدید دود
آن را دنبال می کردند، پر جنب و جوش تر از
سرْانگشتان تو
سرابی که در آسمان، برج ها و پل ها را رها می ساخت،
با اولین نسیم ناپدید شد؛ پنجره باز می شود
دیده نمی شود و دود بالا و پایین می رود، و آن پایین،
هیاهوی دیگری بر پاست: گروهی از اشباح
مردمی که نمی دانند این دود از سیگار توست،
در صفحهٔ شطرنج جایی که می توانی به تنهایی احساسی را بسرایی
شکّ آن زمان من، شاید خود تو بودی
که بازی را نادیده انگاشتی تا به پایان رسد
و حالا هوای بارانی در پشت درهای تو:
جنون مرده هم اندکْ تشکینی نمی یابد
یافت هم اگر، خودْ از از رعدِ نگاهِ توست
اما می پرسد شعله هایی دیگر، دردی بیشتر
حجابی که خداوند برای تو برمی انگیزد
ناگهان، هنگامی که یاری می دهد
امروز می دانم که می خواهی؛ مارتینلا ضربه ضعیف اش را می زند
و در وحشت می افتد
عاج های دگرگشته در نوری موهوم از برف انبوه
می ماند اما و پاداش شب زنده داریِ تنهایی را می ستاند
چه کسی می تواند در آیینه ای مقعر که مهرهٔ سربازی را محاصره کرده
در مصاف چشمان پولادین تو باشد.