یوآن شائو ( چینی:袁紹, تلفظ راهنما·اطلاعات; درگذشته ۲۸ ژوئن ۲۰۲ ) , با نام محترم بنچو ( 本初 ) , یکی از جنگ سالاران دودمان هان در دوران پایانی حکومت این سلسله در کشور چین می باشد. خاندان یوآن یکی از مهم ترین خاندان های امپراتوری هان در اواخر عمر این امپراتوری بود که در چهار نسل مناصب لشکری و کشوری مهمی در اختیار داشت.
... [مشاهده متن کامل]
در میانهٔ دههٔ ۱۸۰ میلادی، امپراتوری هان شاهد شورش هایی بود که عمدتاً از جامعهٔ دهقانی آغاز شدند و هدفشان سرنگونی سلسلهٔ هان بود. «لیو هونگ» که با عنوان امپراتور لینگ خوانده می شد، با بی کفایتی امور مملکتی را به خواجگان سپرده بود و هیچ توجهی به خواسته های مردم نداشت. در نتیجه دهقان ها دست به شورشی زدند که به نام «شورش دستار زردها» شناخته شده و امپراتوری را تا مرز نابودی پیش برد. با وجود این مشکلات، برادر ملکه هو «هو جین» که امور لشکر امپراتوری را دست داشت، به کمک فرماندهانی چون «لو ژی» و «هوآنگفو سانگ» توانست شورشیان را شکست داده و امپراتوری را نجات دهد.
بعد از شکست شورشیان، میان هو جین و خواجگان درگیری هایی رخ داد. هو جین معتقد بود که وضعیت نابسامان امپراتوری نتیجهٔ بی کفایتی خواجگانی است که امور دربار را در دست گرفته اند. این اختلافات دو حزب مخالف را در دربار امپراتوری به وجود آورد. نخست حزب ده ملازم، که متشکل از خواجگان بود و دوم حزب هو جین، که پیروان او را شامل می شد و اکثراً فرماندهان نظامی بودند. مهم ترین پیروان هو جین، یوآن شائو و سائو سائو بودند که از نوجوانی با یکدیگر دوستی داشتند. این اختلافات، به اختلاف بر سر جانشین امپراتور لینگ انجامید. هو جین و پیروانش معتقد بودند «لیو بیان» پسر ملکه هو باید جانشین شود؛ اما خواجگان که از قدرت گیری هو جین در سایهٔ خواهر زاده اش هراس داشتند، نظرشان «لیو شیه» پسر بانو وانگ، صیغهٔ امپراتور لینگ بود. هو جین ابتدا می کوشید خواهرش را قانع کند خواجگان را از دربار بیرون کند، اما خواجگان ملکه هو را تحت فرمان خود درآورده و چنین اجازه ای به او ندادند. در نتیجهٔ مجبور شد برای سرکوب خواجگان به روش نظامی متوسل شود. با مرگ امپراتور لینگ، جنگ قدرت آغاز شد. هو جین برای تمام فرماندهان نظامی امپراتوری نامه نوشت و از ایشان دعوت کرد در سرکوب خواجگان به او ملحق شوند. سائو سائو شدیداً با این کار مخالف بود، زیرا معتقد بود این کار باعث می شود برنامهٔ سرکوب به گوش خواجگان برسد. او نیروی نظامی پایتخت را برای سرکوب خواجگان کافی می دانست، اما هو جین سائو سائو را بی خرد خواند و کار خودش را کرد.
... [مشاهده متن کامل]
در میانهٔ دههٔ ۱۸۰ میلادی، امپراتوری هان شاهد شورش هایی بود که عمدتاً از جامعهٔ دهقانی آغاز شدند و هدفشان سرنگونی سلسلهٔ هان بود. «لیو هونگ» که با عنوان امپراتور لینگ خوانده می شد، با بی کفایتی امور مملکتی را به خواجگان سپرده بود و هیچ توجهی به خواسته های مردم نداشت. در نتیجه دهقان ها دست به شورشی زدند که به نام «شورش دستار زردها» شناخته شده و امپراتوری را تا مرز نابودی پیش برد. با وجود این مشکلات، برادر ملکه هو «هو جین» که امور لشکر امپراتوری را دست داشت، به کمک فرماندهانی چون «لو ژی» و «هوآنگفو سانگ» توانست شورشیان را شکست داده و امپراتوری را نجات دهد.
بعد از شکست شورشیان، میان هو جین و خواجگان درگیری هایی رخ داد. هو جین معتقد بود که وضعیت نابسامان امپراتوری نتیجهٔ بی کفایتی خواجگانی است که امور دربار را در دست گرفته اند. این اختلافات دو حزب مخالف را در دربار امپراتوری به وجود آورد. نخست حزب ده ملازم، که متشکل از خواجگان بود و دوم حزب هو جین، که پیروان او را شامل می شد و اکثراً فرماندهان نظامی بودند. مهم ترین پیروان هو جین، یوآن شائو و سائو سائو بودند که از نوجوانی با یکدیگر دوستی داشتند. این اختلافات، به اختلاف بر سر جانشین امپراتور لینگ انجامید. هو جین و پیروانش معتقد بودند «لیو بیان» پسر ملکه هو باید جانشین شود؛ اما خواجگان که از قدرت گیری هو جین در سایهٔ خواهر زاده اش هراس داشتند، نظرشان «لیو شیه» پسر بانو وانگ، صیغهٔ امپراتور لینگ بود. هو جین ابتدا می کوشید خواهرش را قانع کند خواجگان را از دربار بیرون کند، اما خواجگان ملکه هو را تحت فرمان خود درآورده و چنین اجازه ای به او ندادند. در نتیجهٔ مجبور شد برای سرکوب خواجگان به روش نظامی متوسل شود. با مرگ امپراتور لینگ، جنگ قدرت آغاز شد. هو جین برای تمام فرماندهان نظامی امپراتوری نامه نوشت و از ایشان دعوت کرد در سرکوب خواجگان به او ملحق شوند. سائو سائو شدیداً با این کار مخالف بود، زیرا معتقد بود این کار باعث می شود برنامهٔ سرکوب به گوش خواجگان برسد. او نیروی نظامی پایتخت را برای سرکوب خواجگان کافی می دانست، اما هو جین سائو سائو را بی خرد خواند و کار خودش را کرد.