ینج

لغت نامه دهخدا

ینج. [ ی َ ] ( اِ ) بیانکی می گوید فارسی است به معنی فشار برای گرفتن آب چیزی. ( یادداشت مؤلف ). آلات و ظروف نقره ای یا آهنین را با دست فشار دادن. ( از شعوری ج 2 ورق 443 ). ظاهراً دگرگون شده تنج باشد از مصدر تنجیدن. ( یادداشت لغت نامه ).

فرهنگ فارسی

بیانکی می گوید فارسی است به معنی فشار برای گرفتن آب چیزی آلات و ظروف نقره ای یا آهنین را با دست فشار دادن

پیشنهاد کاربران

بپرس