یمکن
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
۱- ( جمله فعلی ) میسر میشود ممکن می شود . ۲- ممکن است شاید : سلطان گفت مگوی یمکن که قیصر روم بر دست او گرفتار شود .
در عربی فعل است به معنی تواند بود و ممکن است ولی در فارسی در معنی قیدی بکار می رود به معنی شاید احتمالا ممکن است یحتمل ظاهرا
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید