[ویکی الکتاب] معنی یَمْشِی: راه می رود
معنی مُکِبّاً: صورت بر زمین نهاده (کلمه مکب اسم فاعل از إکباب (باب افعال ) است ، و إکباب الشیء علی وجهه به معنای آن است که کسی را به رو به زمین بیندازی. عبارت "یَمْشِی مُکِبّاً عَلَیٰ وَجْهِهِ "یعنی با صورت روی زمین میخزد )
ریشه کلمه:
مشی (۲۳ بار)
راه رفتن با اراده. راغب گوید: «اَلْاِنْتِقالُ مِنْ مَکانٍ اِلی مَکانٍ بِارادةٍ» دیگران نیز نظیر آن گفتهاند. . هر وقت بر آنان روشن شود در آن راه میروند. مشی: در راه رفتن معنوی نیز بکار رود مثل . که مراد از آن زندگی در نور ایمان است. گاهی از آن سخن چینی اراده شود مثل . عیبجو و سخن چین است. * . ظاهرا مراد از آن راه رفتن است مثل . مراد از «لاتَمْشِ» نهی از راه رفتن به تکبر و از «وَاقْصِدْ فی مَشْیِکَ» امر به راه رفتن به طور اعتدال است والله اعلم.
معنی مُکِبّاً: صورت بر زمین نهاده (کلمه مکب اسم فاعل از إکباب (باب افعال ) است ، و إکباب الشیء علی وجهه به معنای آن است که کسی را به رو به زمین بیندازی. عبارت "یَمْشِی مُکِبّاً عَلَیٰ وَجْهِهِ "یعنی با صورت روی زمین میخزد )
ریشه کلمه:
مشی (۲۳ بار)
راه رفتن با اراده. راغب گوید: «اَلْاِنْتِقالُ مِنْ مَکانٍ اِلی مَکانٍ بِارادةٍ» دیگران نیز نظیر آن گفتهاند. . هر وقت بر آنان روشن شود در آن راه میروند. مشی: در راه رفتن معنوی نیز بکار رود مثل . که مراد از آن زندگی در نور ایمان است. گاهی از آن سخن چینی اراده شود مثل . عیبجو و سخن چین است. * . ظاهرا مراد از آن راه رفتن است مثل . مراد از «لاتَمْشِ» نهی از راه رفتن به تکبر و از «وَاقْصِدْ فی مَشْیِکَ» امر به راه رفتن به طور اعتدال است والله اعلم.
wikialkb: یَمْشِی