یمسکون

[ویکی الکتاب] معنی یُمَسَّکُونَ: چنگ میزنند - تمسک می کنند (تمسک به معنی دست آویختن به چیزی است)
ریشه کلمه:
مسک (۲۷ بار)

تعبیر به «یُمَسِّکُون» از مادّه «تَمسیک ـ مَسْک» که به معنای تمسک جستن است، نکته جالبی را در بر دارد; زیرا تمسک به معنای گرفتن و چسبیدن به چیزی برای حفظ و نگهداری آن می باشد، و این صورت حسّی آن است، و صورت معنوی آن این است که: انسان با کمال جدیت پایبند به عقیده و برنامه ای باشد و در حفظ و حراست آن بکوشد، تمسّک به کتاب الهی این نیست که انسان صفحات قرآن و تورات و یا کتاب دیگری را محکم در دست بگیرد، و در حفظ و حراست جلد و کاغذ آن بکوشد، بلکه تمسّک واقعی آن است که اجازه ندهد کمترین مخالفتی با آن از هیچ جهت انجام شود و در تحقق یافتن مفاهیم آن از جان و دل بکوشد.
مسک و امساک به معنی گرفتن و نگاه داشتن است ایضا تمسیک که به معنی گرفتن و چنگ زدن است. بخل را از آن امساک گویند که منع کردن و نگاه داشتن مال از دیگران است. . آنانکه به کتاب خدا چنگ می‏زنند و آن را حفظ کرده و به آن عمل می‏کنند و نماز بپا دارند ما اجر مصلحان را تباه نمی‏کنیم. . یا کیست آن‏که به شماروزی دهد اگر خدا روزی خود را منع کند. . علقه‏های زنان کافر را نگاه ندارید زنان کافر را رها کنید مراد از «عصم» زوجیت‏ها است رجوع شود به «عصم». استمساک: به معنی چنگ زدن و قصد نگاه داشتن است.. به آنچه بتو وحی شد چنگ بزن. * . مسک به معنی مشک است که عطر مخصوصی است متخذ از آهو. و آن در آیه نکره است و نمی‏شود مثل مشک در دنیا باشد معنی آیه در «ختم» دیده شود.