[ویکی الکتاب] معنی یُمْسِکُ: نگه می دارد
معنی یَمَسَّکَ: که به تو برسد (کلمه مس که در لغت به معنای تماس گرفتن دو چیز با یکدیگر است)
معنی یُمْسِکْ: باز دارد - نگه دارد (جزمش به دلیل شرط شدن برای بعد از خود می باشد)
معنی تَقَعَ: که بیفتد ("که نیفتد" درترکیبی مانند عبارت "یُمْسِکُ ﭐلسَّمَاءَ أَن تَقَعَ عَلَی ﭐلْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ إِنَّ ﭐللَّهَ بِـﭑلنَّاسِ لَرَؤُوفٌ رَّحِیمٌ (حج65):آسمان را نگاه میدارد تا جز به اذن وی به زمین نیفتد که خدا با مردم مهربان و رحیم است. ")
ریشه کلمه:
مسک (۲۷ بار)
معنی یَمَسَّکَ: که به تو برسد (کلمه مس که در لغت به معنای تماس گرفتن دو چیز با یکدیگر است)
معنی یُمْسِکْ: باز دارد - نگه دارد (جزمش به دلیل شرط شدن برای بعد از خود می باشد)
معنی تَقَعَ: که بیفتد ("که نیفتد" درترکیبی مانند عبارت "یُمْسِکُ ﭐلسَّمَاءَ أَن تَقَعَ عَلَی ﭐلْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ إِنَّ ﭐللَّهَ بِـﭑلنَّاسِ لَرَؤُوفٌ رَّحِیمٌ (حج65):آسمان را نگاه میدارد تا جز به اذن وی به زمین نیفتد که خدا با مردم مهربان و رحیم است. ")
ریشه کلمه:
مسک (۲۷ بار)
wikialkb: یُمْسِک