[ویکی الکتاب] معنی یَمْحُ: محو می کند (جزمش به دلیل جواب واقع شدن برای جمله ی قبلی است)
ریشه کلمه:
محو (۳ بار)
توجّه داشته باشید که «یمح» در اصل «یمحو» بوده که معمولاً در بسیاری از رسم الخطهای قرآن، «واو» آن ساقط می شود مانند «و یدع الانسان بالشر»، «و سندع الزبانیة» در تمام این موارد در رسم الخط امروز «واو» ذکر می شود ولی در قرآن ها غالباً حذف می گردد.
رفتن اثر شیء و بردن اثرش، لازم و متعدی هر دو آمده است ولی در قرآن فقط متعدّی به کار رفته است در مفردات گفته: «اَلْمَحْوُ: اِزالَةُ الْاَثَرِ» در قاموس آمده: «مَحاهُ مَحْیاً: اذْهَبَ اَثَرَهُ». . ظاهراً مراد از آیَةَ اللَّیْل قمر و از آیَةَ النَّهار خورشید است و مراد از محو قمر خاموش شدن آن است و این میرساند که قمر در گذشته نورانی و مثل آفتاب منبع نور بوده خداوند به علّت روشن شدن حساب و برای وجود آمدن شب و روز آن را خاموش و اثرش را محو کرده است. یعنی: شب و روز را دو علامت از تدبیر و قدرت خویش قرار دادیم پس اثر نشانه شب (نور ماه) را محو کرده و از بین بردیم و نشانه روز را که خورشید است روشن و نورانی کردیم تا از فضل پروردگار خویش روزی بطلبید و شمارش سالها و نیز حساب را بدانید. در تفسیر برهان ضمن حدیثی از رسول خدا «صلی اللَّه علیه و آله» نقل شده که فرموده: «چون خداوند خورشید و ماه را آفرید هر دو خدا را اطاعت کردند، خدا امر کرد جبرئیل ماه را محو کرد اثر محو همان خطوط سیاه در سطح قمر است و اگر قمر مانند خورشید در نورانیّت خویش میماند شب از روز و روز از شب تمیز داده نمیشد... * . راجع به این آیه در «أمّ» سخن گفتهایم. * . محو باطل بیاثر شدن آن است چنانکه احقاق حق ثابت کردن آن و در جای خویش قرار دادن است - این لفظ سه بار بیشتر در قرآن نیامده است.
ریشه کلمه:
محو (۳ بار)
توجّه داشته باشید که «یمح» در اصل «یمحو» بوده که معمولاً در بسیاری از رسم الخطهای قرآن، «واو» آن ساقط می شود مانند «و یدع الانسان بالشر»، «و سندع الزبانیة» در تمام این موارد در رسم الخط امروز «واو» ذکر می شود ولی در قرآن ها غالباً حذف می گردد.
رفتن اثر شیء و بردن اثرش، لازم و متعدی هر دو آمده است ولی در قرآن فقط متعدّی به کار رفته است در مفردات گفته: «اَلْمَحْوُ: اِزالَةُ الْاَثَرِ» در قاموس آمده: «مَحاهُ مَحْیاً: اذْهَبَ اَثَرَهُ». . ظاهراً مراد از آیَةَ اللَّیْل قمر و از آیَةَ النَّهار خورشید است و مراد از محو قمر خاموش شدن آن است و این میرساند که قمر در گذشته نورانی و مثل آفتاب منبع نور بوده خداوند به علّت روشن شدن حساب و برای وجود آمدن شب و روز آن را خاموش و اثرش را محو کرده است. یعنی: شب و روز را دو علامت از تدبیر و قدرت خویش قرار دادیم پس اثر نشانه شب (نور ماه) را محو کرده و از بین بردیم و نشانه روز را که خورشید است روشن و نورانی کردیم تا از فضل پروردگار خویش روزی بطلبید و شمارش سالها و نیز حساب را بدانید. در تفسیر برهان ضمن حدیثی از رسول خدا «صلی اللَّه علیه و آله» نقل شده که فرموده: «چون خداوند خورشید و ماه را آفرید هر دو خدا را اطاعت کردند، خدا امر کرد جبرئیل ماه را محو کرد اثر محو همان خطوط سیاه در سطح قمر است و اگر قمر مانند خورشید در نورانیّت خویش میماند شب از روز و روز از شب تمیز داده نمیشد... * . راجع به این آیه در «أمّ» سخن گفتهایم. * . محو باطل بیاثر شدن آن است چنانکه احقاق حق ثابت کردن آن و در جای خویش قرار دادن است - این لفظ سه بار بیشتر در قرآن نیامده است.
wikialkb: یَمْح