یماک

لغت نامه دهخدا

یماک. [ ی َ ] ( اِخ ) نام پادشاهی بوده است. ( برهان ). اما از شواهد برمی آید که ظاهراً از القاب و عناوینی باشد نظیر «ینال » و «تکین » و جز آنها :
از بندگان حضرت شاهان سپر فکنده
قیصر کم از یماکش سنجر کم از ینالش.
خاقانی.
توراست ملک جهان و تویی سزای شرف
چگونه گویم مدح یماک و وصف یلاق.
خاقانی.

پیشنهاد کاربران

بپرس