یلی


معنی انگلیسی:
valour, heroism, courage

لغت نامه دهخدا

یلی. [ ی َ ] ( حامص ) چگونگی یل. پهلوانی و دلیری و دلاوری. شجاعت و جنگاوری :
کنون چنبری گشت پشت یلی
نباشم همی خنجر کابلی.
فردوسی.
ببندید یکسر میان یلی
ابا گرز و با خنجر کابلی.
فردوسی.
به نستوه فرمود تا برنشست
میان یلی تاختن را ببست.
فردوسی.
هنر هست و مردی و تیغ یلی
یکی یار چون مهتر کابلی.
فردوسی.
ببستم میان یلی بنده وار
ابا جادوان ساختم کارزار.
فردوسی.
سلاح یلی باز کردی و بستی
به سام یل و زال از دوک چادر.
فرخی.
و رجوع به یل شود.

یلی. [ ی َ لی / ی َل ْ لی ] ( اِ ) یللی. بانگ و فریادی که در حالت مستی و یا هنگام رسیدن خبر خوش می نمایند. ( ناظم الاطباء ). رجوع به یللی شود. || به زیر آمدن چیزی از چیزی و اندیشه از دل. ( از احوال و اشعار رودکی ذیل ص 1090 ) :
ز اسب یلی آمد آن گه نرم نرم
تا برند اسبش همان گه گرم گرم.
رودکی.

فرهنگ فارسی

یللی بانگ و فریادی که در حالت مستی و یا هنگام رسیدن خبر خوش می نمایند

پیشنهاد کاربران

عُلَمَاءُ شِیعَتِنَا مُرَابِطُونَ فِی اَلثَّغْرِ - اَلَّذِی یَلِی إِبْلِیسَ وَ عَفَارِیتَهُ�
سوال، یَلِی چه نوع کلمه ای است، ریشه ی آن چیست؟و معنای آن یعنی چه؟
دریافت پاسخ از اپلیکیشن پاسخگو:
متن و ترجمه کامل روایت مورد نظر، چنین است:
...
[مشاهده متن کامل]

جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ: عُلَمَاءُ شِیعَتِنَا� مُرَابِطُونَ فِی اَلثَّغْرِ اَلَّذِی یَلِی إِبْلِیسَ وَ عَفَارِیتَهُ یَمْنَعُونَهُمْ عَنِ اَلْخُرُوجِ عَلَی ضُعَفَاءِ شِیعَتِنَا وَ عَنْ أَنْ یَتَسَلَّطَ عَلَیْهِمْ إِبْلِیسُ وَ شِیعَتُهُ اَلنَّوَاصِبُ أَلاَ فَمَنِ اِنْتَصَبَ لِذَلِکَ مِنْ� شِیعَتِنَا کَانَ أَفْضَلَ مِمَّنْ جَاهَدَ اَلرُّومَ وَ اَلتُّرْکَ وَ اَلْخَزَرَ أَلْفَ أَلْفِ مَرَّهٍ لِأَنَّهُ یَدْفَعُ عَنْ أَدْیَانِ مُحِبِّینَا وَ ذَلِکَ یَدْفَعُ عَنْ أَبْدَانِهِمْ. ( ۱ )
ترجمه:
امام صادق علیه السلام: علمای شیعه ما مرزداران در مرزی هستند که ابلیس و یارانش [برای نفوذ] به آن نزدیک می شوند و مانع یورش آنان به شیعیان ضعیف [سست ایمان] می شوند، و جلوی غلبه ابلیس و پیروان ناصبی او بر آنان را می گیرند. پس بدانید، هر که این گونه در مقام دفاع از شیعیان ما بر آید، فضیلتش از جهاد کننده با روم و ترک و خزر، هزاران بار بیشتر است، زیرا چنان کسی از دین محبین ما دفاع می کند، اما چنین کسی از جسم آنان دفاع می کند.
توضیح:
المرابطه، نگهبانی مرزهای دشمن است. ثغر، سرحدات کفار حربی و جاهای حساس از بندرگاه های شهرهاست. عفریت چیزی پلید و ناخوشایند و نفوذ کننده در کاری است که با زیرکی در آن کار پافشاری کند. خزر نام کوهی است. ( ۲ )
یَلی، فعل مضارع است که ماضی آن وَلَی است و مصدر آن وَلْی می باشد، به معنای نزدیک شدن به کسی یا چیزی. یَلی فُلاناً: به فلانی نزدیک می شود.
سالم و عاقبت بخیر باشید.
پی نوشت:
۱. طبرسی، احمد بن علی، و موسوی خرسان، محمدباقر. ۱۴۰۳. الاحتجاج. ۲ ج. مشهد مقدس - ایران: نشر المرتضی، ج۱، ص۱۷ و ج۲، ص۳۸۵.
۲. ر. ک: مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، مسترحمی، هدایت الله، غفاری، علی اکبر، بهبودی، محمدباقر، مصباح یزدی، محمد تقی، محمودی، محمدباقر، خرسان، محمدمهدی، و دیگران. ۱۴۰۳. بحار الأنوار. ۱۱۱ ج. بیروت - لبنان: دار إحیاء التراث العربی، ج۲، ص۵.

بپرس