یلوک

لغت نامه دهخدا

یلوک. [ ی َ ] ( ص ) جسیم و تناور و قوی و زوردار. || مرد جنگی و بهادر و دلاور و شجاع و پهلوان.یلولنگ. یلولیک. ( ناظم الاطباء ). پهلوان نامدار که درشجاعت سرآمد روزگار باشد. ( از شعوری ج 2 ورق 445 ).

پیشنهاد کاربران

بپرس