یلقی
لغت نامه دهخدا
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی یُلْقِی: القاء می کند (کلمه القاء به معنای طرح و افکندن است و این از مواردی است که باب افعال معنی متضاد با سایر بابها دارد. مثلاً در ملاقات و تلاقی رسیدن و روبروشدن دو چیز به یکدیگر منظور است و در القاء جدا شدن )
ریشه کلمه:
لقی (۱۴۶ بار)
ریشه کلمه:
لقی (۱۴۶ بار)
wikialkb: یُلْقِی
پیشنهاد کاربران
یلقی [yelghi]، در زبان اقوام ترکمن ساکن سرزمین گرگان و استرآباد ( استان گلستان کنونی ) معادل واژه ( ( یلخی ) ) و به معنی گله اسب وحشی است. در باور برخی از تراکمه ساکن روستاهای پیرامون خالدنبی در استان گلستان، وقتی یلقی ها ( گله های اسب وحشی ) در بهار با کُره های تا زه به دنیا آمده، وارد روستا میشدند، شخص بیمار از خانه خود بیرون آمده، به آنها نگاه میکرد تا بیماری او بهبود یابد. ( آنادردی کریمی. فصلنامه میرداماد. ش 30. بهار 1402 )
... [مشاهده متن کامل]
یلقی، نام یکی از طوایف تراکمه یموت در سرزمین گرگان است. در کتابچه نفوس استرآباد مورخ 1296ق ( 1285خ ) یلقی را از شاخه های طایفه یموت دانسته که خود شامل هفت فرقه به نامهای: 1 - سقّر 2 - قیر 3 - میرزالی ( میرزاعلی ) 4 - وکیل لی 5 - اونق 6 - چره شک 7 - ایپری، بوده است. امین اله گلی در کتاب تاریخ سیاسی و اجتماعی ترکمن ها، طایفه یلقی را از رده های فرعی آتابای، که خود از شاخه های اصلی یموت است، میداند. اما در شجره نامه تراکمه ایران که به راپورت حکومت استرآباد مورخ 1304خ ضمیمه شده، نام طایفه یلقی ذیل شرف و جعفربای ( زیرمجموعه یموت ) ثبت شده است. طایفه یلقی از طوایفی بوده است که در دوره قاجار به حکومت سوار ( سواره نظام ) میداده و داروغگی آنها از دوران فتحعلی شاه قاجار تا پایان قاجاریه برعهده خوانین طایفه مقصودلوی استرآباد بوده است. بنا بر گزارش روزنامه ایران مورخ ذیقعده 1305 ( مرداد 1267 ) اوبه طایفه یلقی شامل سیصد خانوار و بنابر گزارش میرزاسرج الدین عبدالرئوف در کتاب سفرنامه تحف بخارا ( 1322ق - 1283خ ) ، شامل چهارصد خانه بوده است.
یلقی نام دهی از دهستان پهلویدژ شهرستان گنبدقابوس در استان مازندران ( گلستان کنونی ) بوده که امروزه با نام روستای ( ( سلاق یلقی ) ) واقع در ( ( دهستان گرگان بوی ) ) از توابع بخش مرکزی شهرستان آق قلا استان گلستان، شناخته میشود.
... [مشاهده متن کامل]
یلقی، نام یکی از طوایف تراکمه یموت در سرزمین گرگان است. در کتابچه نفوس استرآباد مورخ 1296ق ( 1285خ ) یلقی را از شاخه های طایفه یموت دانسته که خود شامل هفت فرقه به نامهای: 1 - سقّر 2 - قیر 3 - میرزالی ( میرزاعلی ) 4 - وکیل لی 5 - اونق 6 - چره شک 7 - ایپری، بوده است. امین اله گلی در کتاب تاریخ سیاسی و اجتماعی ترکمن ها، طایفه یلقی را از رده های فرعی آتابای، که خود از شاخه های اصلی یموت است، میداند. اما در شجره نامه تراکمه ایران که به راپورت حکومت استرآباد مورخ 1304خ ضمیمه شده، نام طایفه یلقی ذیل شرف و جعفربای ( زیرمجموعه یموت ) ثبت شده است. طایفه یلقی از طوایفی بوده است که در دوره قاجار به حکومت سوار ( سواره نظام ) میداده و داروغگی آنها از دوران فتحعلی شاه قاجار تا پایان قاجاریه برعهده خوانین طایفه مقصودلوی استرآباد بوده است. بنا بر گزارش روزنامه ایران مورخ ذیقعده 1305 ( مرداد 1267 ) اوبه طایفه یلقی شامل سیصد خانوار و بنابر گزارش میرزاسرج الدین عبدالرئوف در کتاب سفرنامه تحف بخارا ( 1322ق - 1283خ ) ، شامل چهارصد خانه بوده است.
یلقی نام دهی از دهستان پهلویدژ شهرستان گنبدقابوس در استان مازندران ( گلستان کنونی ) بوده که امروزه با نام روستای ( ( سلاق یلقی ) ) واقع در ( ( دهستان گرگان بوی ) ) از توابع بخش مرکزی شهرستان آق قلا استان گلستان، شناخته میشود.