یقینا

/yaqinan/

مترادف یقینا: البته، بالقطع، بدرستی، براستی، بی تردید، بی شبهه، بی گمان، قطعاً، محققاً، مسلماً، مطمئناً

برابر پارسی: بی گمان، بیگمان | ( یقیناً ) بی گمان

معنی انگلیسی:
certainly, surely

لغت نامه دهخدا

( یقیناً ) یقیناً. [ ی َ نَن ْ ] ( ع ق ) بدون شک و بی گمان و محقق و به طور تحقیق و به راستی و به درستی و البته و بی شبهه. ( ناظم الاطباء ). قطعاً و حتماً و بی شبهه و بی گمان و به طور قطع و یقین. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

قطعا مسلما.

فرهنگ معین

( یقیناً ) ( ~. نَ نْ ) [ ع . ] (ق . )قطعاً، مسلماً، مطمئناً، از روی یقین .

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی أَئِنَّ: آیا یقیناً
معنی أَئِنَّا: آیا یقیناً ما
معنی أَئِنَّکُمْ: آیا یقیناً شما
معنی أَإِنَّا: آیا یقیناً ما
معنی إِنَّکُمْ: یقیناً شما
معنی إِنَّنَا: یقیناً ما
معنی إِنَّهُ: یقیناً او
معنی إِنَّهُمْ: یقیناً آنها
معنی إِنَّهُمَا: یقیناً آن دو
معنی إِنِّی: یقیناً من
معنی تُسْأَلُنَّ: یقیناً حتماً باز خواست می شوید-یقیناً حتماً مورد سؤال واقع می شوید
معنی أَئِنَّکَ: آیا یقیناً تو
معنی أَإِنَّکَ: آیا یقیناً تو
معنی إِنَّ: یقیناً - بی تردید
ریشه کلمه:
یقن (۲۸ بار)

مترادف ها

certainly (قید)
مطمئنا، قطعا، یقینا، حتما، همانا، محققا

surely (قید)
یقینا، محققا، مسلما، بطور حتم، لاریب

فارسی به عربی

بالتاکید

پیشنهاد کاربران

دانسته،
مسلمآ، قطعا، مطمئنا،
بی مگر. [ م َ گ َ ] ( ص مرکب ، ق مرکب ) ( از: بی مگر ) بی تردید. بی دودلی. بیشک. بطور قطع. بیقین :
گفتم مقام عاقله نفس است بی گمان
گفتا مقام نفس حیاتست بی مگر.
ناصرخسرو.
رجوع به مگر شود.
علی الیقین ؛ به طور یقین. یقیناً و حتماً :
یقین اهل جهان است گر به مجلس شاه
قبول دولت عالی علی الیقین دارد.
امیرمعزی.
بر یقین ؛به یقین. یقیناً. قطعاً. به طور حتم و یقین :
نسختی از لوح محفوظ است گویی خاطرت
کاندر او بینی و دانی بودنیها بر یقین.
امیرمعزی.
و رجوع به ترکیب به یقین شود.
به طور قطع
علی التحقیق
معنی یقینا :�قطعا�
حتما

بپرس