یقظان
لغت نامه دهخدا
- ابویقظان ؛ خروس. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ).
- || خر. ( آنندراج ).
فرهنگ فارسی
۱-(صفت ) بیدار
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
این واژه را با حروف لاتین به شکل yakzan ( در زبان انگلیسی بجای k از حرف q استفاده شده به شکل yaqzan ) ترجمه گشته و نوشته شده است. این یک کلمه ترکیبی و ریشه در زبان یکی از اقوام ماد یعنی کردی دارد و از دو بخش زیر ساخته شده است :
... [مشاهده متن کامل]
الف - yaq یا yak با تلفظ یَک که همان عدد یِک در زبان فارسی می باشد .
ب - zan با تلفظ زان معادل واژه دان در زبان پارسی یا فارسی می باشد.
لذا این واژه باستانی که استعمال آن قبل از ابن سینا بین متفکرین مردم کرد و همدان ( اکباتان پایتخت پادشاهان ماد ) رایج بوده به معنای بیدار نبوده بلکه از دو معنای زیر برخوردار بوده است :
۱ - دانندهِ خردمند و آگاه به یکی بودن یا وحدانیت و یگانگی آفریدگار جهان و محتوای زنده و غیر زنده آن که اشاره به حکیم یا فیلسوف انسانی دارد.
۲ - خود یکِ خردمند و دانا و آگاه و بیکران که اشاره به خود خداوند دارد به عنوان حکیم یا فیلسوف مطلق و بیکران.
ابن سینا طی اقامت در همدان و بخصوص در طول حبس در قلعه فرد جان ( جان انفرادی ) کلمه یَک را به یَق و کلمه زان را به ظان تبدیل نموده است که بعدا توسط متفکرین و اندیشمندان مسلمان از قبیل غزالی و سهروردی و ابو طفیل ( در اصل : ابو طوفا ایل ) و دیگران اقتباس گردیده است. این تغییر و تبدیل به دو علت و دلیل زیر صورت گرفته است :
الف - از روی جهل و نادانی یعنی فقدان آگاهی به تلفظ ریشه ای و معنای اصلی این واژه فلسفی.
ب - آگاهانه و آنهم به دو طریق ؛ یکی از روی اختیار و دیگری اجبار ، با هدف و انگیزه باطنی مخدوش نمودن و پاک کردن رد پای تاریخی این کلمه تا آیندگان به سهولت نتوانند به سرچشمه اصلی و ریشه ای این مفهوم پی ببرند و آنهم به نفع ترویج زبان عربی در سرزمین ایران و عربی نمودن فرهنگ های اقوام عجم از بیخ و بن به نفع دین اسلام.
... [مشاهده متن کامل]
الف - yaq یا yak با تلفظ یَک که همان عدد یِک در زبان فارسی می باشد .
ب - zan با تلفظ زان معادل واژه دان در زبان پارسی یا فارسی می باشد.
لذا این واژه باستانی که استعمال آن قبل از ابن سینا بین متفکرین مردم کرد و همدان ( اکباتان پایتخت پادشاهان ماد ) رایج بوده به معنای بیدار نبوده بلکه از دو معنای زیر برخوردار بوده است :
۱ - دانندهِ خردمند و آگاه به یکی بودن یا وحدانیت و یگانگی آفریدگار جهان و محتوای زنده و غیر زنده آن که اشاره به حکیم یا فیلسوف انسانی دارد.
۲ - خود یکِ خردمند و دانا و آگاه و بیکران که اشاره به خود خداوند دارد به عنوان حکیم یا فیلسوف مطلق و بیکران.
ابن سینا طی اقامت در همدان و بخصوص در طول حبس در قلعه فرد جان ( جان انفرادی ) کلمه یَک را به یَق و کلمه زان را به ظان تبدیل نموده است که بعدا توسط متفکرین و اندیشمندان مسلمان از قبیل غزالی و سهروردی و ابو طفیل ( در اصل : ابو طوفا ایل ) و دیگران اقتباس گردیده است. این تغییر و تبدیل به دو علت و دلیل زیر صورت گرفته است :
الف - از روی جهل و نادانی یعنی فقدان آگاهی به تلفظ ریشه ای و معنای اصلی این واژه فلسفی.
ب - آگاهانه و آنهم به دو طریق ؛ یکی از روی اختیار و دیگری اجبار ، با هدف و انگیزه باطنی مخدوش نمودن و پاک کردن رد پای تاریخی این کلمه تا آیندگان به سهولت نتوانند به سرچشمه اصلی و ریشه ای این مفهوم پی ببرند و آنهم به نفع ترویج زبان عربی در سرزمین ایران و عربی نمودن فرهنگ های اقوام عجم از بیخ و بن به نفع دین اسلام.