یقطینی

لغت نامه دهخدا

یقطینی. [ ی َ ] ( اِخ ) محمدبن حسن بن علی... یقطینی بغدادی ، مکنی به ابوجعفر. مردی باهوش و فهمیده و راستگو بود و در طلب حدیث به جزیره و شام و بلاد دیگر رفت و از ابوحنیفه قاضی و جز وی حدیث شنید. ابونعیم اصفهانی و جز او از وی روایت دارند. یقطینی از ثقات بود و به سال 367 هَ. ق. درگذشت. ( از لباب الانساب ).

یقطینی. [ ی َ ] ( اِخ ) محمدبن احمد... یقطینی ، مکنی به ابوعبداﷲ. از راویان بود و از فضل بن موسی بصری روایت کرد و ابوحفص بن شاهین و جز او از وی روایت دارند. ( از لباب الانساب ).

پیشنهاد کاربران

بپرس