یفنج

لغت نامه دهخدا

یفنج. [ ی َ ن َ ] ( اِ ) یفتنج. یغتج. یغنج. یغتنج. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به یغتنج شود.

فرهنگ فارسی

یفتج یغتج

پیشنهاد کاربران

بپرس