یفخ

لغت نامه دهخدا

یفخ. [ ی َ ] ( ع مص ) رسیدن یافوخ کسی را. || زدن بر یافوخ کسی. ( منتهی الارب ). رجوع به یافوخ شود.

فرهنگ فارسی

رسیدن یافوخ کسی را زدن بر یافوخ کسی را

پیشنهاد کاربران

بپرس