یفج

لغت نامه دهخدا

یفج. [ ی َ ] ( اِ ) بفج. لعاب دهن را گویند و آبی که در وقت حرف زدن از دهن مردم برآید. ( برهان ). یفج غلط و بفج صحیح است. ( یادداشت مؤلف ). مصحف بفج است. ( از حاشیه برهان چ معین ). و رجوع به بفج شود.

فرهنگ فارسی

بفج لعاب دهن را گویند و آبی که در وقت حرف زدن از دهن مردم بر آید

پیشنهاد کاربران

بپرس