یغنج

لغت نامه دهخدا

یغنج. [ ی َ ن َ ] ( اِ ) یغتج. ماری بود زرد بی زهر، می گزد و زخم نکند و بیشتر در معادن و باغ باشد. ( از لغت فرس اسدی ). و رجوع به یغتنج شود.

فرهنگ فارسی

یغتج ماری بود زرد بی زهر می گزد و زخم نکند و بیشتر در معادن و باغ باشد

پیشنهاد کاربران

بپرس