[ویکی الکتاب] معنی یَغْلِی: می جوشد
ریشه کلمه:
غلی (۲ بار)
و غلیان: جوشیدن «غَلَی القِدْرُ غَلْیاً وَ غَلَیاناً» یعنی دیگ جوشید و بالا آمد. . درخت زقوم خوراک گناهکار است مثل روغن جوشان یا فلز مذاب در شکمها میجوشد همچون جوشیدن آب جوشان (نعوذ باللَّه منه). این لفظ در قرآن فقط دوبار آمده است. در نهج البلاغه خطبه 154 درباره عایشه فرموده: «وَضِعْنٌ غَلا فی صَدْرِها کَمِرْجَلِ الْقَیْنِ» کینهای در سینهاش مثل دیک آهنگر جوشید.
ریشه کلمه:
غلی (۲ بار)
و غلیان: جوشیدن «غَلَی القِدْرُ غَلْیاً وَ غَلَیاناً» یعنی دیگ جوشید و بالا آمد. . درخت زقوم خوراک گناهکار است مثل روغن جوشان یا فلز مذاب در شکمها میجوشد همچون جوشیدن آب جوشان (نعوذ باللَّه منه). این لفظ در قرآن فقط دوبار آمده است. در نهج البلاغه خطبه 154 درباره عایشه فرموده: «وَضِعْنٌ غَلا فی صَدْرِها کَمِرْجَلِ الْقَیْنِ» کینهای در سینهاش مثل دیک آهنگر جوشید.
wikialkb: یَغْلِی