یعیش

لغت نامه دهخدا

یعیش. [ ی َ ] ( اِخ ) ابن ابراهیم ارموی ، مکنی به ابی عبداﷲ. او راست : 1 - لوامع التعریف فی مطالع التصریف. 2 - الاستنطاقات ، و آن را از کنزالاسرار هرمس الهرامسه استخراج کرده. 3 - المواهب الربانیة فی الاسرار الروحانیة. ( از یادداشت مؤلف ).

یعیش. [ ی َ ] ( اِخ ) ابن علی ، معروف به ابن یعیش نحوی و مکنی به ابوالبقاء و ملقب به موفق الدین. متوفی به سال 643 هَ. ق. مفصل زمخشری را شرح کرده است. ( یادداشت مؤلف ).

پیشنهاد کاربران

بپرس