یعمله

لغت نامه دهخدا

( یعملة ) یعملة. [ ی َ م َ ل َ ] ( ع ص ) مؤنث یعمل. ج ، یعملات. ( منتهی الارب ). ماده شتر برگزیده استوار بر کار. ج ، یعملات. ( ناظم الاطباء ). شترماده قوی. ( یادداشت مؤلف ). آن شتر که کار را شاید. ( مهذب الاسماء ). || ( اِخ ) یعملة یا یوم یعملة؛از روزهای عرب است. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

مونث یعمل شتر ماده قوی

پیشنهاد کاربران

تفاوت فعل و عمل: فعل به کار جزئی و لحظه ای مربوط می شود که به سرعت انجام شود اما �عمل� یک کار استمراری و همراه با برنامه ریزی قبلی است.

بپرس