[ویکی الکتاب] معنی یُعْظِمْ: بزرگ می دارد (جزمش به دلیل جواب واقع شدن برای جمله ی قبلی است)
معنی یُعَظِّمْ: بزرگ شمارد (جزمش به دلیل شرط شدن برای بعد از خود می باشد)
ریشه کلمه:
عظم (۱۲۸ بار)
(بر وزن عنب)بزرگی. خلاف صغر. راغب گوید: اصل آن از «کبرعظمه» (استخوانش بزرگ شد) است سپس به طور استعاره به هر بزرگ گفته شد محسوس باشد یا معقول، عین باشد یا معنی. . هر که محترمات خدا را تعظیم کند و بزرگ و محترم بدارد آن برای او پیش خدایش بهتر است. . «یُعظم» از باب افعال است یعنی مزد او را بزرگ میگرداند. عظیم: بزرگ. خواه محسوس باشد مثل . . و خواه معقول و معنوی نحو . .
معنی یُعَظِّمْ: بزرگ شمارد (جزمش به دلیل شرط شدن برای بعد از خود می باشد)
ریشه کلمه:
عظم (۱۲۸ بار)
(بر وزن عنب)بزرگی. خلاف صغر. راغب گوید: اصل آن از «کبرعظمه» (استخوانش بزرگ شد) است سپس به طور استعاره به هر بزرگ گفته شد محسوس باشد یا معقول، عین باشد یا معنی. . هر که محترمات خدا را تعظیم کند و بزرگ و محترم بدارد آن برای او پیش خدایش بهتر است. . «یُعظم» از باب افعال است یعنی مزد او را بزرگ میگرداند. عظیم: بزرگ. خواه محسوس باشد مثل . . و خواه معقول و معنوی نحو . .
wikialkb: یُعْظِم