[ویکی الکتاب] معنی یَطْعَمُهُ: آن را بخورد
معنی لَّمْ یَطْعَمْهُ: آن را نخورد
ریشه کلمه:
طعم (۴۸ بار)
ه (۳۵۷۶ بار)
(بر وزن فلس) طعام خوردن. «طَعِمَ طَعْماً وَ طَعاماً: اَکَلَهُ». و نیز به معنی مزه آمده مثل شوری و شیرینی. . پس چون در خانه رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلم طعام خوردید متفرق شوید. . طعم در این آیه به معنی مزه است. به نظر طعم در آشامیدن نیز به کار میرود آیه . را شاهد آوردهاند که طالوت به لشکریان خویش گفت: هر که از آن نهر بنوشد از من نیست و هر که ننوشد از من است. میشود آیه . رانیز شاهد آورد بنابرغسلین چرک و مایع است. ولی طبرسی رحمة اللّه «لَمْ یَطْعَمَهُ» را چشیدن معنی کرده و در کتب لغت آمده:«طَعِمَ الشَّیءَ طَعْماً:ذاقَهُ» معنی آیه چنین میشود: هر که آن را نچشد از من است. المیزان و المنار نیز چشیدن گفتهاند. علی هذا «اِلّا مَنِ اغْتَرَفَ» استثنا است از «فَمَنْ شَرِبَ» یعنی: هر که از آن بنوشد از من نیست مگر کسید که با دست بخورد. و هر که از آن نچشد از من است. وجود «مَنْ لَمْ یَطْعَمْهُ...» میان مستثنی و مستثنی منه کلام را عوض کرده، اگر آن نبود معلوم میشد که نوشتگان از طالئت نیستند و با ملاحظه جمله فوق لشکریان سه گروه میشوند: خورندگان. نچشندگان. با دست خورندگان. گروه سوم از گروه اول خارج شدهاند ولی دخولشان به گروه دوم معلوم نیست. و محتمل بود که در جنگ استقامت نکنند. (از المیزان). و در آیه «... اِلّا مِنْ غِسْلینٍ» ظاهراً نظر بغذائیت آن است نه به مایع بودن بدلیلآن که در آیه بعدی فرموده: «لا یَأْکُلُهُ اِلّا الْخاطِئونَ» و گرنه «لا یَشْرِبُهُ» میآمد. ولی در آیه . اگر راجع به عدم در خمر قبل از تحریم باشد، آن وقت طعم در نوشیدن به کار رفته است. طبرسی در تفسیر آن فرموده: این کلمه باکل و شرب هر دو صالح است. ظاهراً «طِعِمُوا» را به معنی چشیدن گرفته چنانکه اختیار المیزان نیز همان است ولی در تفسیر اهل بیت علیهم السلام به طعام حلال معنی شده است. در مفردات و نهایه نقل شده که رسول خدا صلی اللژه علیه و آله و سلم درباره آب زمزم فرمودهاند: «انّها طعام طعم و شفاء سقم» آن طعام خوردنی و شفای مرض است. ابن اثیر گوید: یعنی آبش شخص را سیر میکند.
معنی لَّمْ یَطْعَمْهُ: آن را نخورد
ریشه کلمه:
طعم (۴۸ بار)
ه (۳۵۷۶ بار)
(بر وزن فلس) طعام خوردن. «طَعِمَ طَعْماً وَ طَعاماً: اَکَلَهُ». و نیز به معنی مزه آمده مثل شوری و شیرینی. . پس چون در خانه رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلم طعام خوردید متفرق شوید. . طعم در این آیه به معنی مزه است. به نظر طعم در آشامیدن نیز به کار میرود آیه . را شاهد آوردهاند که طالوت به لشکریان خویش گفت: هر که از آن نهر بنوشد از من نیست و هر که ننوشد از من است. میشود آیه . رانیز شاهد آورد بنابرغسلین چرک و مایع است. ولی طبرسی رحمة اللّه «لَمْ یَطْعَمَهُ» را چشیدن معنی کرده و در کتب لغت آمده:«طَعِمَ الشَّیءَ طَعْماً:ذاقَهُ» معنی آیه چنین میشود: هر که آن را نچشد از من است. المیزان و المنار نیز چشیدن گفتهاند. علی هذا «اِلّا مَنِ اغْتَرَفَ» استثنا است از «فَمَنْ شَرِبَ» یعنی: هر که از آن بنوشد از من نیست مگر کسید که با دست بخورد. و هر که از آن نچشد از من است. وجود «مَنْ لَمْ یَطْعَمْهُ...» میان مستثنی و مستثنی منه کلام را عوض کرده، اگر آن نبود معلوم میشد که نوشتگان از طالئت نیستند و با ملاحظه جمله فوق لشکریان سه گروه میشوند: خورندگان. نچشندگان. با دست خورندگان. گروه سوم از گروه اول خارج شدهاند ولی دخولشان به گروه دوم معلوم نیست. و محتمل بود که در جنگ استقامت نکنند. (از المیزان). و در آیه «... اِلّا مِنْ غِسْلینٍ» ظاهراً نظر بغذائیت آن است نه به مایع بودن بدلیلآن که در آیه بعدی فرموده: «لا یَأْکُلُهُ اِلّا الْخاطِئونَ» و گرنه «لا یَشْرِبُهُ» میآمد. ولی در آیه . اگر راجع به عدم در خمر قبل از تحریم باشد، آن وقت طعم در نوشیدن به کار رفته است. طبرسی در تفسیر آن فرموده: این کلمه باکل و شرب هر دو صالح است. ظاهراً «طِعِمُوا» را به معنی چشیدن گرفته چنانکه اختیار المیزان نیز همان است ولی در تفسیر اهل بیت علیهم السلام به طعام حلال معنی شده است. در مفردات و نهایه نقل شده که رسول خدا صلی اللژه علیه و آله و سلم درباره آب زمزم فرمودهاند: «انّها طعام طعم و شفاء سقم» آن طعام خوردنی و شفای مرض است. ابن اثیر گوید: یعنی آبش شخص را سیر میکند.
wikialkb: یَطْعَمْه