یشموت

لغت نامه دهخدا

یشموت. [ ی َ ]( اِخ ) یشمت. پسر هلاکوخان مغول که به فرمان پدر مأمور فتح میافارقین و شکست الملک الکامل ایوبی مدافع رشید آن بود و سرانجام آنجا را گشود و الکامل را کشت.( از تاریخ مغول ص 192 و 196 ). و رجوع به تاریخ عصر حافظ ج 1 ص 39 و فهرست حبیب السیر و تاریخ گزیده شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس