یشتن

لغت نامه دهخدا

یشتن. [ ی َ ت َ ] ( مص ) به لغت زند وپازند، آهسته دعا خواندن بر طعام و زمزمه کردن مغان در وقت طعام خوردن و درخواست نمودن و استدعا کردن ونیاز کردن و ستایش نمودن. ( از برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). یشتن مصدر پهلوی ( هم ریشه یزشن ) به معنی خواندن کتاب مقدس و اوراد. ( یادنامه پورداود ذیل ص 211 ) : آن چهل هزار مرد بر یزشن کردن ایستادند و درونی بیشتند و قدری په [ پیه ] برآن درون نهادند چون تمام بیشتند یک قدح شراب به ویراف دادند. ( از ترجمه ارداویراف نامه به نقل یادنامه پورداود ص 211 ). و رجوع به یزشن شود.

فرهنگ فارسی

پرستش کردن، ستایش کردن، ستودن، عبادت کردن
به لغت زند و پازند آهسته دعا خواندن بر طعام و زمزمه کردن مغان در وقت طعام خوردن و درخواست نمودن و استدعا کردن و نیاز کردن و ستایش نمودن یشتن مصدر پهلوی به معنی خواندن کتاب مقدس و اوراد

فرهنگ معین

(یَ تَ ) (مص ل . ) ۱ - ستایش کردن ، نیایش کردن . ۲ - دعا خواندن هنگام غذا خوردن .

فرهنگ عمید

پرستش کردن، عبادت کردن، ستایش کردن.

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
لینک کتاب فرهنگ واژه های اوستا
قرار می می دهم چون واژه درش دوستان می تواند بررسی کنید و ببینید
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

یشتنیشتنیشتنیشتن
منابع• https://archive.org/details/1_20221023_20221023_1515
یشتن با کنون بن یز به چم ستایش و دعا خوانی است.
در اوستایی به ریخت یسن بوده
واژه های ایزد و یزدان و نام شهر یزد هم از آن گرفته شده.
بررسی کارواژه {یَشتَن} در پارسی میانه:
ما واژه {یَشتَن} را در پارسی میانه داشتیم به چَمِ {پرستش کردن، جشن گرفتن} که چَمِ دوم برگرفته از چَمِ نخست است.
به روشنی واژه {یسنا} که در اوستایی به کار رفته است، نیز با این واژه همریشه است و دگرگونی آوایی {س/ش} رخ داده است.
...
[مشاهده متن کامل]

خودِ واژه {یَسنا} برگرفته از {یَز/یَس} در اوستایی است.
بُنِ کنونیِ {یَشتَن} در پارسی میانه، واژه {یَز} بوده است که همان {یَز} در اوستایی است.
واژه {ایزد} و همچنین {جَشن} نیز برگرفته از همین کارواژه هستند.
پَسگَشت ها:
تارنمایِ {فرهنگ اسم ها}
تارنمایِ avesta. org با نِشانیِ https://www. avesta. org/avdict/avdict. htm
بِدرود!

یَشتَن واژه ای به معنای جشن گرفتن می باشد.
واژگان جشن، یَسنا ( دگرگونی آوایی ( س ) و ( ش ) ) از همین کارواژه می باشد.
پرستش کردن، ستودن، نیایش کردن
واژهٔ "یشتن" ( Yashtan ) در زبان پهلوی و جشن در فارسی ( گرفته شده از یسن ) نیز از همین ریشه است.