[ویکی الکتاب] معنی یَشَاءُ: می خواهد
معنی یَشَاءَ: که بخواهد
معنی رُّوحَ: چیزی که مایه حیات و زندگی است ، البته حیاتی که ملاک شعور و اراده باشد (در عبارتهایی نظیر "ینزل الملائکه بالروح من امره علی من یشاء من عباده " منظور موجودی غیر از ملائکه است که واسطه نزول برخی فیوضات الهی بر انبیاء و پیامبران است)
معنی رُوحَنَا: روح ما (منظور از روح یا چیزی که مایه حیات و زندگی است ، البته حیاتی که ملاک شعور و اراده باشد و یا در عبارتهایی نظیر "ینزل الملائکه بالروح من امره علی من یشاء من عباده " منظور موجودی غیر از ملائکه است که واسطه نزول برخی فیوضات الهی بر انبیاء و پیامبر...
معنی رُّوحِهِ: روح او (منظور از روح یا چیزی که مایه حیات و زندگی است ، البته حیاتی که ملاک شعور و اراده باشد و یا در عبارتهایی نظیر "ینزل الملائکه بالروح من امره علی من یشاء من عباده " منظور موجودی غیر از ملائکه است که واسطه نزول برخی فیوضات الهی بر انبیاء و پیامبر...
معنی رُّوحِی: روح من (منظور از روح یا چیزی که مایه حیات و زندگی است ، البته حیاتی که ملاک شعور و اراده باشد و یا در عبارتهایی نظیر "ینزل الملائکه بالروح من امره علی من یشاء من عباده " منظور موجودی غیر از ملائکه است که واسطه نزول برخی فیوضات الهی بر انبیاء و پیامبر...
معنی لَمْ یَیْأَسِ: نا امید نشده و نمی شوند - مأیوس نشده و نمی شوند(یأس به معنای قطع شدن طمع آدمی است از امری که بدان طمع داشته .عبارت"أَفَلَمْ یَیْأَسِ ﭐلَّذِینَ ءَامَنُواْ أَن لَّوْ یَشَاءُ ﭐللَّهُ لَهَدَی ﭐلنَّاسَ جَمِیعاً " یعنی پس آیا آنان که ایمان آورده اند، ندانس...
معنی وَیْکَأَنَّ: وای مثل اینکه - وه! گویی ( کلمه وی کلمهای است که در هنگام اظهار ندامت استعمال میشود ، و بسا هم میشود که در مورد تعجب به کار میرود ، و هر دو معنا با عبارت "وَیْکَأَنَّ ﭐللَّهَ یَبْسُطُ ﭐلرِّزْقَ لِمَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ" میسازد ، هر چند که معنای ا...
معنی مِحْرَابَ: محراب (محراب مسجد را بقول بعضی از این جهت محراب خواندهاند که آنجا جای حرب و ستیز نمودن با دشمن و با هوای نفس است و بعض دیگر گفتهاند : بدین جهت محراب خوانده شده که انسان جا دارد که در آنجا حریب یعنی بریده از کارهای دنیا و پراکندگی خاطر باشد . بعضی دیگ...
ریشه کلمه:
شی ء (۵۱۹ بار)
مصدر است به معنی خواستن و اراده کردن «شائة یشائه شیئاً: اراده» . طبرسی در ذیل این آیه مشیت را اراده معنی کرده است. . شاء در این آیه و نظائر آن به معنی مشیت جبری است یعنی اگر خدا میخواست قدرت عدم ایمان را از آنهابر میداشت قهراً همه ایمان میآوردند ولی خدا چنین نخواسته است. * ، . ظاهراً مراد از «یَشاءَ اللّهُ»در این دو آیه و نظیر آنها، فراهم آوردن اسباب و توفیق در کارها است، پر واضح است که اگر خداوند اسباب را فراهم نکند انسان کاری نتواند کرد هر چند که فاعل مختار است اینکه خداوند اسباب بی شمار را از قبیل آفتاب، ماه، ستارگان، زمین، هوا، آب،ارزاق، بدن، سلامتی، فهم، اراده و... فراهم آورده است اینها همه مشیّت خدا اند که ما کار شایسته را اراده و انجام دهیم و اگر خداوند این اسباب را جور نمیآورد اراده کار نیک یا بد از ما مقدور نبود این است آنچه به نظر میآید. واللّه العالم . اراده خداوند دو گونه است: اراده تکوینی و اراده تشریعی. اراده تکوینی و اراده تشریعی و اراده تکوینی از مراد غیر قابل تخلّف است ولی اراده تشریعی میشود که از مراد متخلّف باشد، احکام و قضایای دینی که برای هدایت و اصلاح مردم وضع شده همه از قسمت اراده تشریعی اند که میشود به وسیله عصیان متخلّف از مراد باشد. به عبارت دیگر خداوند از بندگان خواسته و اراده کرده همه راست بگویند و عدالت کنند ولی میبینم که نمیگویند و نمیکنند این همه تخلّف اراده از مراد است، اگر راجع به احکام دین معتقد به اراده تکوینی باشیم آن عبارت اخرای جبر است و موجب بطلان عقاب و ثواب و سقوط امر و نهی خواهد بود. اهل ایمان به کفّار میگفتند: از آنچه خدا داده انفاق کنید کفّار در جواب میگفتند: . غرضشان اراده تکوینیّه بود یعنی خدا خواسته که حتماً آنها فقیر و نادار باشند و اگر میخواست آنها را غنی میکرد ولی آنها مغالطه میکردند که اراده خدا درباره اطعام فقراء اراده تشریعیّه است و تخلّف آن از مراد دلیل عصیان و تمرّد کفّار از فرمان خداوندی است. همینطور است آیه . ایضاً انعام:148- زخرف:20. رجوع کنید به المیزان ذیل آیه «اَنُطْعِمُ مَنْ لَوْیَشاءُ اللّهُ اَطْعَمَهُ».
معنی یَشَاءَ: که بخواهد
معنی رُّوحَ: چیزی که مایه حیات و زندگی است ، البته حیاتی که ملاک شعور و اراده باشد (در عبارتهایی نظیر "ینزل الملائکه بالروح من امره علی من یشاء من عباده " منظور موجودی غیر از ملائکه است که واسطه نزول برخی فیوضات الهی بر انبیاء و پیامبران است)
معنی رُوحَنَا: روح ما (منظور از روح یا چیزی که مایه حیات و زندگی است ، البته حیاتی که ملاک شعور و اراده باشد و یا در عبارتهایی نظیر "ینزل الملائکه بالروح من امره علی من یشاء من عباده " منظور موجودی غیر از ملائکه است که واسطه نزول برخی فیوضات الهی بر انبیاء و پیامبر...
معنی رُّوحِهِ: روح او (منظور از روح یا چیزی که مایه حیات و زندگی است ، البته حیاتی که ملاک شعور و اراده باشد و یا در عبارتهایی نظیر "ینزل الملائکه بالروح من امره علی من یشاء من عباده " منظور موجودی غیر از ملائکه است که واسطه نزول برخی فیوضات الهی بر انبیاء و پیامبر...
معنی رُّوحِی: روح من (منظور از روح یا چیزی که مایه حیات و زندگی است ، البته حیاتی که ملاک شعور و اراده باشد و یا در عبارتهایی نظیر "ینزل الملائکه بالروح من امره علی من یشاء من عباده " منظور موجودی غیر از ملائکه است که واسطه نزول برخی فیوضات الهی بر انبیاء و پیامبر...
معنی لَمْ یَیْأَسِ: نا امید نشده و نمی شوند - مأیوس نشده و نمی شوند(یأس به معنای قطع شدن طمع آدمی است از امری که بدان طمع داشته .عبارت"أَفَلَمْ یَیْأَسِ ﭐلَّذِینَ ءَامَنُواْ أَن لَّوْ یَشَاءُ ﭐللَّهُ لَهَدَی ﭐلنَّاسَ جَمِیعاً " یعنی پس آیا آنان که ایمان آورده اند، ندانس...
معنی وَیْکَأَنَّ: وای مثل اینکه - وه! گویی ( کلمه وی کلمهای است که در هنگام اظهار ندامت استعمال میشود ، و بسا هم میشود که در مورد تعجب به کار میرود ، و هر دو معنا با عبارت "وَیْکَأَنَّ ﭐللَّهَ یَبْسُطُ ﭐلرِّزْقَ لِمَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ" میسازد ، هر چند که معنای ا...
معنی مِحْرَابَ: محراب (محراب مسجد را بقول بعضی از این جهت محراب خواندهاند که آنجا جای حرب و ستیز نمودن با دشمن و با هوای نفس است و بعض دیگر گفتهاند : بدین جهت محراب خوانده شده که انسان جا دارد که در آنجا حریب یعنی بریده از کارهای دنیا و پراکندگی خاطر باشد . بعضی دیگ...
ریشه کلمه:
شی ء (۵۱۹ بار)
مصدر است به معنی خواستن و اراده کردن «شائة یشائه شیئاً: اراده» . طبرسی در ذیل این آیه مشیت را اراده معنی کرده است. . شاء در این آیه و نظائر آن به معنی مشیت جبری است یعنی اگر خدا میخواست قدرت عدم ایمان را از آنهابر میداشت قهراً همه ایمان میآوردند ولی خدا چنین نخواسته است. * ، . ظاهراً مراد از «یَشاءَ اللّهُ»در این دو آیه و نظیر آنها، فراهم آوردن اسباب و توفیق در کارها است، پر واضح است که اگر خداوند اسباب را فراهم نکند انسان کاری نتواند کرد هر چند که فاعل مختار است اینکه خداوند اسباب بی شمار را از قبیل آفتاب، ماه، ستارگان، زمین، هوا، آب،ارزاق، بدن، سلامتی، فهم، اراده و... فراهم آورده است اینها همه مشیّت خدا اند که ما کار شایسته را اراده و انجام دهیم و اگر خداوند این اسباب را جور نمیآورد اراده کار نیک یا بد از ما مقدور نبود این است آنچه به نظر میآید. واللّه العالم . اراده خداوند دو گونه است: اراده تکوینی و اراده تشریعی. اراده تکوینی و اراده تشریعی و اراده تکوینی از مراد غیر قابل تخلّف است ولی اراده تشریعی میشود که از مراد متخلّف باشد، احکام و قضایای دینی که برای هدایت و اصلاح مردم وضع شده همه از قسمت اراده تشریعی اند که میشود به وسیله عصیان متخلّف از مراد باشد. به عبارت دیگر خداوند از بندگان خواسته و اراده کرده همه راست بگویند و عدالت کنند ولی میبینم که نمیگویند و نمیکنند این همه تخلّف اراده از مراد است، اگر راجع به احکام دین معتقد به اراده تکوینی باشیم آن عبارت اخرای جبر است و موجب بطلان عقاب و ثواب و سقوط امر و نهی خواهد بود. اهل ایمان به کفّار میگفتند: از آنچه خدا داده انفاق کنید کفّار در جواب میگفتند: . غرضشان اراده تکوینیّه بود یعنی خدا خواسته که حتماً آنها فقیر و نادار باشند و اگر میخواست آنها را غنی میکرد ولی آنها مغالطه میکردند که اراده خدا درباره اطعام فقراء اراده تشریعیّه است و تخلّف آن از مراد دلیل عصیان و تمرّد کفّار از فرمان خداوندی است. همینطور است آیه . ایضاً انعام:148- زخرف:20. رجوع کنید به المیزان ذیل آیه «اَنُطْعِمُ مَنْ لَوْیَشاءُ اللّهُ اَطْعَمَهُ».
wikialkb: یَشَاء