یسیر

لغت نامه دهخدا

یسیر. [ ی َ ] ( ص ،از اتباع ) اسیر. یتیم. این کلمه در جمله اتباعی یتیم یسیر متداول است و شاید اصل کلمه اسیر نیز همین کلمه باشد و در ترجمه تفسیر طبری کلمه یسیر مکرر به معنی اسیر آمده است. ( یادداشت مؤلف ). این کلمه هم اکنون در آذربایجان به صورت اتباع هم با کلمه اسیرآید ( به صورت اسیر یسیر ) و هم با کلمه یتیم ( به صورت یتیم یسیر البته به کسر یاء اول ) : و گفت هیچکس را با این یسیران و این خواسته ها کاری نیست.( ترجمه تفسیر طبری ). و رجوع به یسر و یسیری شود.
- یسیر گرفتن ؛ اسیرگرفتن : و نگذاشت که یک نفر آدمی یسیر گیرند چنانکه لشکریان یک چهارپای از آن شهر بیرون نیاوردند. ( تاریخ غازانی ص 44 ).

یسیر. [ ی َ ] ( ع ص ) آسان. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( دهار ) ( غیاث ) ( مهذب الاسماء ). سهل. هین. آسان خوار. مقابل دشخوار. مقابل دشوار. ( یادداشت مؤلف ).
- یسیر کردن ؛ آسان کردن. سهل گردانیدن :
بر تو یسیر کرد خداوند کار تو
ایزد کناد کار همه بندگان یسیر.
منوچهری.
گروهی بی حساب اندرشوند و گروهی را حساب یسیر کنند و گروهی رابه شفاعت تو ببخشند. ( کشف المحجوب هجویری ص 296 ).
|| اندک. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء )( آنندراج ) ( دهار ) ( غیاث ). کم. قلیل. بکی. نزر. نزیر. نذر. منزور. مقابل کثیر. ( یادداشت مؤلف ) : طبع بهیمی را که داعیه بی خویشتنی و مهیج خلیعالعذاری است از خود دور می گرداند و آن در مدتی یسیر تیسیر می پذیرد. ( سندبادنامه ص 54 ). || قمارباز. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

یسیر. [ ی ُ س َ ] ( اِخ ) ابن عمرو، مخضرم است یعنی جاهلیت و اسلام را دریافته. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

اندک، آسان
(صفت ) ۱- اندک . ۲- آسان . ۳- قمارباز.
ابن عمرو مخضرم است یعنی جاهلیت و اسلام را دریافته

فرهنگ معین

(یَ ) [ ع . ] (ص . ) ۱ - کم ، اندک . ۲ - سهل ، آسان . ۳ - قمارباز.

فرهنگ عمید

۱. سهل، آسان.
۲. قلیل، اندک.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی یَسِیرٌ: آسان - اندک
معنی کَیْلٌ: وزن - واحد اندازه گیری وزن - پیمانه (در عبارت" وَنَزْدَادُ کَیْلَ بَعِیرٍ ذَ ٰلِکَ کَیْلٌ یَسِیرٌ"منظور این است که سهمیه وزنی که عزیز مصر یاهمان حضرت یوسف علی نبینا و علیه السلام برای هر نفر تعیین کرده بود یک بار شتر بوده و حال برادران می گویند می رو...
ریشه کلمه:
یسر (۴۴ بار)

جدول کلمات

اسیر

پیشنهاد کاربران

یسیر در آیه 10 سوره مدثر در مقابل عسیر مطرح شده است که از برهان خلف در ریاضیات میتوان متوجه شد که چون بر کافران دشوار است قطعا بر با تقوایان آسان استإإإإ لذا قطعا باری تعالی در پشت بند سختی نوید راحتی
...
[مشاهده متن کامل]
را میدهدإإإإ برای تمامی کسانی که تلاش کنندو صبر پیشه کنند برای به خود رسیدن؛؛؛ و این مسیر تکاملی را با سعی و تلاش و توکل بر خودش نیک طی کنند

در زبان دشتی از استان بوشهر به بچه ای که مادرش از دست داده یسیر می گویند و اکر پدرش از دست داده یتیم می گویند .
یسیر yesir
در گویش شهربابکی به بچه ای می گویند که مادرش را از دست داده ، بچه ی از مادر یتیم شده
در گویش زبان بختیاری به کسی که مادر ندارد یسیر میگویند، به کسی که پدر ندارد یتیم میگویند، وکسی که هر دو را از دست داده باشد، یتیم و یسیر میگویند.
در کردی کرمانشاهی یسیر به کسی که مادرش را از دست داده می گویند و بچه بی پدر مادر وبدبخت را یتیم یسیر می گویند یعنی بی پدر مادرو فقط برای بچه کوچک به کار می رود.
میسر، به سادگی قابل انجام بودن
کسی که مادرش را از دست داده و مادر ندارد.

بپرس