یزناک

لغت نامه دهخدا

یزناک. [ ی َ ] ( ص مرکب ) که پر از گیاه یز است. که یز فراوان در آن روید: وادی مُغرز؛ رودبار یزناک. ( منتهی الارب ). رجوع به یز شود.

فرهنگ فارسی

که پر از گیاه یز است که یز فراوان در آن روید

پیشنهاد کاربران

بپرس