یزش

لغت نامه دهخدا

یزش. [ ی َ زِ ] ( اِمص ) عبادت. پرستش. ( یادداشت مؤلف ). صورت جدید یزشن مانند پاداش و پاداشن ، کنش وکنشن ، که نون آخر حذف میشود. و رجوع یه یزشن شود.

فرهنگ فارسی

عبادت پرستش

فرهنگ عمید

۱. نیایش، ستایش.
۲. سراییدن یسنا.

پیشنهاد کاربران

بپرس