یریم

لغت نامه دهخدا

یریم. [ ] ( اِخ ) نام قضایی است در سنجاق صنعاء از یمن و محدود است از شمال به قضای ذمار و از جنوب شرقی به قضای رداع و از غرب به قضای اب و از شمال غربی به قضای عدن. آب آن به خلیج عدن می ریزد. اراضی اش مرتفع و برآمده و هوایش معتدل و خاکش پرآب و سبز و خرم و حاصل خیز میباشد. محصولاتش عبارت است از گندم و جو و دیگر حبوبات. حیوانات اهلی و وحشی مخصوصاً اسبهای خوش نژاد و نجیب دارد. خرابه های شهر «ظفار» که در گذشته پایتخت یمن بود در اندرون این قضا و در مسافت دوساعته از جنوب قصبه یریم واقع شده. این قضا از 190 پارچه ده مرکب می باشد. ( از قاموس الاعلام ترکی ).

یریم. [ ی َ ] ( اِخ ) قلعه ای به یمن در کوههای تیس. ( از معجم البلدان ). قصبه مرکزی در سنجاق صنعاء یمن و در فاصله 25 ساعت راه صنعاء واقع است. سکنه آن 6000 تن و یک قلعه و چهار باب مسجد و 120 باب دکان و 3 باب کاروانسرا دارد ودر طرف جنوبی چشمه ای موسوم به عین الیریم دارد که وادی آن گردشگاه عمومی است. ( از قاموس الاعلام ترکی ).

پیشنهاد کاربران

بپرس