یره

لغت نامه دهخدا

یره. [ ی َ رَ ] ( اِ ) در تداول عامه مشهد، رفیق. برادر. و غالباً به طور تمسخر گویند. و اصل آن یار و یاره و یارک است. ( یادداشت پروین گنابادی ).

یره. [ ی َ رَ ] ( ترکی ، اِ ) در ترکی به معنی زمین است. ( آنندراج ) ( از غیاث ). در لهجه امروز آذربایجان یِر گویند.

فرهنگ فارسی

در ترکی به معنی زمین است

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی یَرَهُ: آن را ببیند (جزمش به دلیل جواب واقع شدن برای شرط قبل از خود می باشد)
معنی لَّمْ یَرَهُ: آن را ندیده و نمی بیند
ریشه کلمه:
رئی (۳۲۸ بار)
ه (۳۵۷۶ بار)

پیشنهاد کاربران

یَرِه گَه کار مو و تو دِرَه بالا میگیره
ذِرَّه ذِرَّه دِرَه عشقت تو دِلُم جا میگیره
( عشق پیری ) شعر ی از زنده یاد عماد خراسانی
و با آوازخوانی زنده یاد استاد شجریان
یره در پاسارگاد به معنی یارو به کار میرود
یره . . دوست مورد اعتماد. رفیق. . .
در زمان نادرشاه به دستور شاه یک مشاور مورد اعتماد انتخاب میکنند و به درخواست مشاور نامی از او در عموم یاد نشود. . شاه قبول میکند و ( یره ) اورا خطاب میکند. . دوست مورد اعتماد معنی ( یره ) است.
...
[مشاهده متن کامل]

مشاور نادرشاه بعداز فوت به زادگاهش در منطقه قنات قصبه گناباد به خاک سپرده شده است.

یره ضمیر مجهول است که برای تقصیر مخاطب حاضر یا تمثیل شخص غایب بکار می رود.
در زبان تالشی یره به زخم میگن
یره=زخم
ساخلیان ساخلار
یره در زبان هورامی کردستان بمعنی عدد سه
درلهجه مشهدی به معنی یارو استفاده میشود یره مخفف یارو
در گویش مشهدی، دوست، رفیق و فرد مخاطب

بپرس