یرمه. [ ] ( اِ ) ( اصطلاح پزشکی ) عشبةالنار است. ( الفاظ الادویه ص 69 ) ( تحفه حکیم مؤمن ). یاسمین بری. در تحفه و الفاظ الادویه به صورت بالا آمده ولی مؤلف در چند یادداشت آن را باباء به صورت «یربه » و مأخوذ از اسپانیایی نوشته و همه ترکیبات آن را نیز به همین ضبط آورده است. بنظرمی رسد که «یرمه » مصحف همان «یربه » باشد. ( یادداشت لغت نامه ). و رجوع به یربه و عشبة و یاسمین بری شود.
فرهنگ فارسی
عشبه النار است یاسمین بری در تحفه و الفاظ الادویه به صورت بالا آمده ولی مولف در چند یادداشت آن را با بائ به صورت یربه و ماخوذ از اسپانیایی نوشته و همه ترکیبات آن را نیز به همین ضبط آورده است .