یرم

لغت نامه دهخدا

یرم. [ ی َ ] ( اِ ) قسمی از ساز مانند بربط که دارای شکم بزرگی است و تارهای آن برنجین و آن را با کمان می نوازند. ( ناظم الاطباء ). بربط. ( یادداشت مؤلف ). || کسی که این ساز را می نوازد. ( ناظم الاطباء ).

یرم. [ ی ِ ] ( اِ ) نوعی کشتی قدیم معمول در مدیترانه شرقی. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

نوعی کشتی قدیم معمول در مدیترانه شرقی

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی یَرْمِ: تهمت بزند (رمی به معنای انداختن تیر به طرف دشمن ، و یا به طرف شکار است . اصطلاحاً به تهمت زدن هم اطلاق می شود چون تهمت زننده که بی گناهی را متهم میکند ، مانند کسی میماند که شخصی را بدون اطلاع با تیر بزند و به نامردی از پای در آورد .جزمش به دلیل جواب ...
معنی بَرِیءٌ: بیزار- جدا از چیزی (درجمله "یَرْمِ بِهِ بَرِیئاً "یعنی گناهی را به کسی که نسبتی با آن نداشته نسبت بدهد)
ریشه کلمه:
رمی (۹ بار)

پیشنهاد کاربران

بپرس