یرغمال

لغت نامه دهخدا

یرغمال. [ ی َ غ َ ] ( ترکی ، اِ ) عبارت از آن است که کسی پیش خود برای ادای زر و غیر آن پسر و یا قریب کسی را بگذارد و تا او زر را ادا نکند او را نبرد. به عربی رهن ورهین و مرهون و به فارسی گرو و به هندی اول گویند. ( آنندراج ). گروی از انسان ( خویشاوندان نزدیک ) برای انجام کار یا ادای دینی پیش کسی گذاشتن. ( از یادداشت مؤلف ). کفالت و ضمانت و گروی. ( ناظم الاطباء ). نوا.

پیشنهاد کاربران

بپرس