دیکشنری
مترجم
بپرس
یخیده
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
یخیده. [ ی َ دَ / دِ ] ( ن مف ) یخ کرده. سردشده. یخ زده. ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به یخیدن شود.
فرهنگ فارسی
یخ کرده سرد شده
پیشنهاد کاربران
یخیده در گویش یزدی یعنی یخورده، یه کمی ( ( یک خورده، یک کم ، اندک و مقداری ) )
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها