یخ مه

فرهنگستان زبان و ادب

{ice fog, frozen fog, frost fog, frost flakes, air hoar , rime fog} [علوم جَوّ] نوعی مِه که از ذرات یخ معلق در هوا تشکیل میشود متـ . یخ بلورمِه ice-crystal fog

گویش مازنی

/yoKhme/ لاغر

پیشنهاد کاربران

گوشت تلخ، گاهی اخمو و گاهی جذاب، شخصیت تودار
بیشتر در گویش های مازندرانی و استان های همجوار آن مثل شمشک استفاده میشه.