یحکم

لغت نامه دهخدا

یحکم. [ ی َ ک َ ] ( اِ ) خانه تابستانی. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). اما کلمه مصحف بجکم است. ( یادداشت لغت نامه ). رجوع به بجکم شود.

یحکم. [ ی َ ک َ ] ( اِخ ) نام ترکستان است. ( آنندراج ). شاید به این معنی هم مصحف بجکم باشد.

فرهنگ فارسی

خانه تابستانی اما کلمه مصحف بجکم است

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی یَحْکُمَ: که حکم کند (حکم:فرمان محکم ونافذ واستوار)
معنی یُحْکِمُ: استوار می سازد - محکم می کند
معنی یَحْکُمُ: حکم می کند(حکم:فرمان محکم ونافذ واستوار)
معنی لَّمْ یَحْکُم: حکم نکرده و نمی کند
ریشه کلمه:
حکم (۲۱۰ بار)

پیشنهاد کاربران

بپرس