یجوز و لایجوز. [ ی َ زُ ی َ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) رواست و روا نیست. روا و ناروا. || کنایه از مسائل شرعی است : یجوز و لایجوزستش همه فقه ازجهان لیکن سرا یکسر ز مال وقف گشته ستش چو جوزائی.
ناصرخسرو.
که همی دانم یجوز و لایجوز خود ندانی این که حوری یا عجوز.
مولوی.
فرهنگ فارسی
۱- ( جمله فعلی ) جایز است و جایز نیست . ۲- ( اسم ) جواز و عدم جواز : ودر تسمیه اجزائ و ارکان وتصدیر بحور و او زان و تقریر یجوز و لایجوز آن ناقل اند . لایجوزو لایجوز را اجل است علم عشاق رانهایت نیست . ( مولوی )
پیشنهاد کاربران
باید و نباید، حلال و حرام مجازاً ظاهر اعمال ( من از ولایت یجوز و لایجوز می آیم، بدین رموز و کنوز چه آلایم؟ ) ( مقامات حمیدی، فی التصوف )