[ویکی الکتاب] معنی لَا یَجْرِمَنَّکُمْ: شما را نکِشاند (جرمه و یجرمه معنایش این است که او را وادار به جرم کرد ، و اگر معصیت را هم جریمه میگویند چون وبال و عقوبت آن ، که یا مال است و یا شکنجه بر آدمی تحمیل میشود . راغب گفته است : اصل در معنای ماده جیم - را - میم بریدن است)
معنی لَّا تَعْدِلُواْ: که عدالت را رعایت نکنید(کلمه عدل به معنای حد وسط در بین افراط و تفریط است - جزمش در عبارت "یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَئَانُ قَوْمٍ عَلَیٰ أَلَّا تَعْدِلُواْ "جزمش به دلیل حرف "أن" بوده که البته نون آن در حرف لام ادغام شده است )
ریشه کلمه:
جرم (۶۶ بار)
کم (۲۲۹۱ بار)
نن (۲۴۱ بار)
(بر وزن عقل) قطع. مجمع البیان، اقرب الموارد، قاموس، مفردات و صحاح آن را به معنی قطع گفتهاند. یه عقیده طبرسی گناه را از آن جهت جرم گویند که عمل واجب الوصل را قطع میکند. بنابراین قول، گناهکار را آن مجرم گویند که عمل صالح را قطع میکند (در مجمع به ذیل آیه 124 انعام رجوع شود) در مفردات گوید: اصل جرم به فتح اوّل به معنی قطع ثمره از درخت است و به طور استعاره به گناه کردن جرم گفتهاند . طبرسی در را از کسائی «یَحْمِلَنَّکُمْ» (وادار نکند) نقل کرده است و این مطابق نهج البلاغه است که در نامه 12 فرموده «لا یَحْمِلَنَّکُمْ شَنَئانُهُمْ عَلی قِتالِهِمْ قَبلَ دُعائِهِمْ»و خود جرم را در آنجا قطع و کسب معنی میکند زمخشری در ذیل همین آیه میگوید: جرم جاری مجرای کسب است در تعدّی به یک مفعول یا دو مفعول و آنگاه جمله فوق را به معنی کسب و وادار کردن گرفته است . بعضی از بزرگان در تفسیر خود در ذیل آیه فوق گوید: «یقال جرمه یجرمه»: ای حمله» علی هذا معنی جرم وادار کردن است. ولی این تعبیر را کتب مشهور لغت پیدا نکردیم . و خلاصه آنکه: در معنای جرم (به فتح اوّل) سه قول هست: قطع، حمل، کسب. ولی قطع معنای اوّلی و مشهور آن است و جرم (به ضمّ اوّل) به معنی گناه از همین مادّه است . به نظر نکارنده جرم فقط یک معنای دارد وآن قطع است و گناه را بدان سبب جرم گویند که شخص را از سعادت و رحمت خدا قطع میکند و گناهکار را مجرم میگوئیم زیرا در اثر گناه، خود را از رحمت و سعادت و راه صحیح انسانیّت قطع میکند و در سه محل از قران که «لا یَجْرِمَنَّکُمْ» امده چون به مفعول دوّم با «علی» متعدی شده لذا معنای حمل (وادار کردن) برآن اشراب شده است و چنانکه میدانیم «حمل» بر مفعول دوّم با «علی» متعدی میشود گویند «حَمَلَهُ عَلَی الاَمْرِ». یعنی او را به فلان کار وادار کرد لفظ «علی در یک آیه مذکور و در دو آیهمستتر است اینک آیات را نقل میکنیم: وادار نکند شما را کینه قومی بر اینکه عدالت نکنید. میبینم که در اینجا «عَلی اَلّا تَعْدِلوا» مفعول دوّم «لا یَجْرِمَنَّکُمْ» است و «علی» در آن مذکور میباشد . کینه مردمیکه شما را از مسجد الحرام باز داشتهاند وادار نکنر بر اینکه تجاوز کنید . ای قوم مخالفت با من وادارتان نکند بر اینکه بلای نظیر قوم نوح بر شما برسد . در این آیه «آزنْ تَعتَدوا - اَنْ یُصیبَکُمْ» مفعول دوّم «یَجْرِمَنَّکُمْ» است «علی» در هر دو مقدّر میباشد و احنمال دارد که در آیه اخیر معنای کسب به آن اشراب شده باشد و در این صورت احتیاج به تقدیر «علی» نیست. آنانکه اقدام به گناه کردند به مؤمنین از روی ریشخند میخندیدند. در قرآن کریم ماده جرم غیر از سه آیه فوق، همه از باب افعال به کار رفته است مثل اجرموا، اجرامی مجرم و مجرمون فقط در پنج محلّ «لاجرم» آمده که میخواهیم گفت. به نظر میآید باب افعال در اینجا برای کثرت باشد زیرا کثرت یکی از معنای آنست از کسانی که پیوسته گناه میکردند انتقام کشیدیم. کلمه «لاجرم» جنانکه گفتیم پنج بار در قرآن مجید آمده است هود: 22 نحل:23 و 62 و 109، غافر :43. درالمیزان ذیل آیه فوق از فرّاء نقل شده که لاجرم دراصل به معنی لابد و لا محاله است سپس در اثر کثرت استعمال به معنای قسم آمده و معنای «حقّا» میدهد... و گفته شده: جرم به فتح اول و دوم به معنی قطع است و شاید در اصل در نتیجه سخن به کار میرفته مثل لامحاله و این معنی را میدادهکه: این سخن را قاطعی قطع نمیکند... پس «لا» به معنی نفی و «جرم» به معنی قطع است «لاجرم» یعنی این گفته را قطع کردن و از بین بردن نیست و حتمی است علی هذا معنای حتماً و حقاً میدهد. معنای آیه فوق این است: حتماً آنها در قیامت خسرانکارترین اند .
معنی لَّا تَعْدِلُواْ: که عدالت را رعایت نکنید(کلمه عدل به معنای حد وسط در بین افراط و تفریط است - جزمش در عبارت "یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَئَانُ قَوْمٍ عَلَیٰ أَلَّا تَعْدِلُواْ "جزمش به دلیل حرف "أن" بوده که البته نون آن در حرف لام ادغام شده است )
ریشه کلمه:
جرم (۶۶ بار)
کم (۲۲۹۱ بار)
نن (۲۴۱ بار)
(بر وزن عقل) قطع. مجمع البیان، اقرب الموارد، قاموس، مفردات و صحاح آن را به معنی قطع گفتهاند. یه عقیده طبرسی گناه را از آن جهت جرم گویند که عمل واجب الوصل را قطع میکند. بنابراین قول، گناهکار را آن مجرم گویند که عمل صالح را قطع میکند (در مجمع به ذیل آیه 124 انعام رجوع شود) در مفردات گوید: اصل جرم به فتح اوّل به معنی قطع ثمره از درخت است و به طور استعاره به گناه کردن جرم گفتهاند . طبرسی در را از کسائی «یَحْمِلَنَّکُمْ» (وادار نکند) نقل کرده است و این مطابق نهج البلاغه است که در نامه 12 فرموده «لا یَحْمِلَنَّکُمْ شَنَئانُهُمْ عَلی قِتالِهِمْ قَبلَ دُعائِهِمْ»و خود جرم را در آنجا قطع و کسب معنی میکند زمخشری در ذیل همین آیه میگوید: جرم جاری مجرای کسب است در تعدّی به یک مفعول یا دو مفعول و آنگاه جمله فوق را به معنی کسب و وادار کردن گرفته است . بعضی از بزرگان در تفسیر خود در ذیل آیه فوق گوید: «یقال جرمه یجرمه»: ای حمله» علی هذا معنی جرم وادار کردن است. ولی این تعبیر را کتب مشهور لغت پیدا نکردیم . و خلاصه آنکه: در معنای جرم (به فتح اوّل) سه قول هست: قطع، حمل، کسب. ولی قطع معنای اوّلی و مشهور آن است و جرم (به ضمّ اوّل) به معنی گناه از همین مادّه است . به نظر نکارنده جرم فقط یک معنای دارد وآن قطع است و گناه را بدان سبب جرم گویند که شخص را از سعادت و رحمت خدا قطع میکند و گناهکار را مجرم میگوئیم زیرا در اثر گناه، خود را از رحمت و سعادت و راه صحیح انسانیّت قطع میکند و در سه محل از قران که «لا یَجْرِمَنَّکُمْ» امده چون به مفعول دوّم با «علی» متعدی شده لذا معنای حمل (وادار کردن) برآن اشراب شده است و چنانکه میدانیم «حمل» بر مفعول دوّم با «علی» متعدی میشود گویند «حَمَلَهُ عَلَی الاَمْرِ». یعنی او را به فلان کار وادار کرد لفظ «علی در یک آیه مذکور و در دو آیهمستتر است اینک آیات را نقل میکنیم: وادار نکند شما را کینه قومی بر اینکه عدالت نکنید. میبینم که در اینجا «عَلی اَلّا تَعْدِلوا» مفعول دوّم «لا یَجْرِمَنَّکُمْ» است و «علی» در آن مذکور میباشد . کینه مردمیکه شما را از مسجد الحرام باز داشتهاند وادار نکنر بر اینکه تجاوز کنید . ای قوم مخالفت با من وادارتان نکند بر اینکه بلای نظیر قوم نوح بر شما برسد . در این آیه «آزنْ تَعتَدوا - اَنْ یُصیبَکُمْ» مفعول دوّم «یَجْرِمَنَّکُمْ» است «علی» در هر دو مقدّر میباشد و احنمال دارد که در آیه اخیر معنای کسب به آن اشراب شده باشد و در این صورت احتیاج به تقدیر «علی» نیست. آنانکه اقدام به گناه کردند به مؤمنین از روی ریشخند میخندیدند. در قرآن کریم ماده جرم غیر از سه آیه فوق، همه از باب افعال به کار رفته است مثل اجرموا، اجرامی مجرم و مجرمون فقط در پنج محلّ «لاجرم» آمده که میخواهیم گفت. به نظر میآید باب افعال در اینجا برای کثرت باشد زیرا کثرت یکی از معنای آنست از کسانی که پیوسته گناه میکردند انتقام کشیدیم. کلمه «لاجرم» جنانکه گفتیم پنج بار در قرآن مجید آمده است هود: 22 نحل:23 و 62 و 109، غافر :43. درالمیزان ذیل آیه فوق از فرّاء نقل شده که لاجرم دراصل به معنی لابد و لا محاله است سپس در اثر کثرت استعمال به معنای قسم آمده و معنای «حقّا» میدهد... و گفته شده: جرم به فتح اول و دوم به معنی قطع است و شاید در اصل در نتیجه سخن به کار میرفته مثل لامحاله و این معنی را میدادهکه: این سخن را قاطعی قطع نمیکند... پس «لا» به معنی نفی و «جرم» به معنی قطع است «لاجرم» یعنی این گفته را قطع کردن و از بین بردن نیست و حتمی است علی هذا معنای حتماً و حقاً میدهد. معنای آیه فوق این است: حتماً آنها در قیامت خسرانکارترین اند .
wikialkb: یَجْرِمَنّکُم