[ویکی الکتاب] معنی یَتَخَبَّطُهُ: او را آشفته حال کرده -تعادل روانی و عقلیاش را مختل ساخته (کلمه خبط به معنای کج و معوج وغیر طبیعی و نا منظم راه رفتن است )
ریشه کلمه:
خبط (۱ بار)
ه (۳۵۷۶ بار)
«یَتَخَبَّطُهُ» از مادّه «خَبْط» به معنای عدم حفظ تعادل بدن به هنگام راه رفتن یا برخاستن است.
ضرب شدید. «خبطه بخبطه: ضربه شدیداً» (قاموس) راغب آن را نا هموار زدن گفته مثل زدن درخت به عصا و زدن شتر پایش را به زمین. درباره مکّه و مدینه نقل شده: «نهی ان یخبط شجرها» نهی فرمود از اینکه درخت مکّه و گوید: خبط شجر آن است که درخت را با عصا بزنی تا برگش بریزد. در اقرب هست «تخبّطه: ضربه شدیداً» . مسّ در آیه به معنی جنون و ممسوس به معنی مجنون است (کشّاف) راغب گوید: آن کنایه از جنون است «من المسّ» متعلّق به «یتخبّطه» است و «من» برای بیان است (مجمع). معنی آیه چنین میشود: کسانیکه ربا میخورند بر نمیخیزد (زندگی نمیکنند) مگر مانند کسی که شیطان به او دیوانگی و اختلال حوّاس رسانده باشد. زیرا آنها میگویند بیع مثل رباست حال آنکه خدا بیع را حلال و ربا را حرام کرده است. ارباب تفاسیر «لا یقومون» را به معنی برخاستن از قبر در روز حشر گرفته و گفتهاند: ربا خواران دیوانه از قبر سر بر میدارند ولی قید «ذلِکَ بِاَنَّهمْ قالُوا...» مانع از این معنی است . در المنار و المیزان آن را قیام زندگی گرفته یعنی: ایستادن چنین مردان در زندگی مثل شخص دیوانه است زیرا طریق متعادل زندگی آن است که معاوضه پول با نان و شخصیکه پول را با پول با اضافه معاوضه میکند از طریق متعادل خارج شده و مثل دیوانه است . و امّا مؤثر بودن شیطان در جنون. در المنار پس از نقض و اثبات احتمال داده که مراد از شیطان در آیه میکرب باشد و پیداست که میکرب باشد و پیداست که میکرب علت پیدایش بسیاری از امراض است و گوید: این سخن را تأویل روایتی که نقل شده:«الطاعون من و خزالجنّ» یعنی طاعون از ضربت جنّ را شأنی هست، یقینی است . نگارنده: احتمال المنار را قریب میدانم، شیطان به معنی شریر و موذی است و در غیر ابلیس نیز به کار رفته است مثل . بنابراین شاید مراد از شیطان میکرب باشد و در «ایّوب» درباره آیه «مَسَنّیَ الشَیطانُ بِنُصبٍ وَ عذابٍ» نیز احتمال دادیم که وسوسه است نه اینکه شیطان سبب بیماری او بود. ولی از انصاف نباید گذشت که: ظهور «یَتَخَبَّطُهُ الشَیْطانُ مِنَ الْمَسِّ» در ابلیس و جنّ است و اللّه العالم. و امّا آنچه زمخشری و بیضاوی گفته که این سخن بنا بر معمول عدب است که درباره جنّ چنین عقیده داشتند. سخنی بی پایه و باطل است زیرا قرآن مجید این مطلب به صورت قبول نقل میکند اگر رسوم عرب در نظر بود هرگز چنان در قالب قبول نمیآورد.
ریشه کلمه:
خبط (۱ بار)
ه (۳۵۷۶ بار)
«یَتَخَبَّطُهُ» از مادّه «خَبْط» به معنای عدم حفظ تعادل بدن به هنگام راه رفتن یا برخاستن است.
ضرب شدید. «خبطه بخبطه: ضربه شدیداً» (قاموس) راغب آن را نا هموار زدن گفته مثل زدن درخت به عصا و زدن شتر پایش را به زمین. درباره مکّه و مدینه نقل شده: «نهی ان یخبط شجرها» نهی فرمود از اینکه درخت مکّه و گوید: خبط شجر آن است که درخت را با عصا بزنی تا برگش بریزد. در اقرب هست «تخبّطه: ضربه شدیداً» . مسّ در آیه به معنی جنون و ممسوس به معنی مجنون است (کشّاف) راغب گوید: آن کنایه از جنون است «من المسّ» متعلّق به «یتخبّطه» است و «من» برای بیان است (مجمع). معنی آیه چنین میشود: کسانیکه ربا میخورند بر نمیخیزد (زندگی نمیکنند) مگر مانند کسی که شیطان به او دیوانگی و اختلال حوّاس رسانده باشد. زیرا آنها میگویند بیع مثل رباست حال آنکه خدا بیع را حلال و ربا را حرام کرده است. ارباب تفاسیر «لا یقومون» را به معنی برخاستن از قبر در روز حشر گرفته و گفتهاند: ربا خواران دیوانه از قبر سر بر میدارند ولی قید «ذلِکَ بِاَنَّهمْ قالُوا...» مانع از این معنی است . در المنار و المیزان آن را قیام زندگی گرفته یعنی: ایستادن چنین مردان در زندگی مثل شخص دیوانه است زیرا طریق متعادل زندگی آن است که معاوضه پول با نان و شخصیکه پول را با پول با اضافه معاوضه میکند از طریق متعادل خارج شده و مثل دیوانه است . و امّا مؤثر بودن شیطان در جنون. در المنار پس از نقض و اثبات احتمال داده که مراد از شیطان در آیه میکرب باشد و پیداست که میکرب باشد و پیداست که میکرب علت پیدایش بسیاری از امراض است و گوید: این سخن را تأویل روایتی که نقل شده:«الطاعون من و خزالجنّ» یعنی طاعون از ضربت جنّ را شأنی هست، یقینی است . نگارنده: احتمال المنار را قریب میدانم، شیطان به معنی شریر و موذی است و در غیر ابلیس نیز به کار رفته است مثل . بنابراین شاید مراد از شیطان میکرب باشد و در «ایّوب» درباره آیه «مَسَنّیَ الشَیطانُ بِنُصبٍ وَ عذابٍ» نیز احتمال دادیم که وسوسه است نه اینکه شیطان سبب بیماری او بود. ولی از انصاف نباید گذشت که: ظهور «یَتَخَبَّطُهُ الشَیْطانُ مِنَ الْمَسِّ» در ابلیس و جنّ است و اللّه العالم. و امّا آنچه زمخشری و بیضاوی گفته که این سخن بنا بر معمول عدب است که درباره جنّ چنین عقیده داشتند. سخنی بی پایه و باطل است زیرا قرآن مجید این مطلب به صورت قبول نقل میکند اگر رسوم عرب در نظر بود هرگز چنان در قالب قبول نمیآورد.
wikialkb: یَتَخَبّطُه