یبان

لغت نامه دهخدا

یبان. [ ی َ ] ( اِ ) بیابان. ( آنندراج ). بیابان و دشت و ویرانه. ( ناظم الاطباء ). || آدم صحرایی و بیابانی. ( آنندراج ). || جوالیقی ذیل خباء از موی و پشم مینویسد ابوهلال گفته در فارسی یبان است که معرب شده است و سپس گفته اند خباء. رجوع به المعرب ص 134 س 12 شود.

فرهنگ فارسی

بیابان بیابان و دشت و ویرانه

پیشنهاد کاربران

بپرس