یاکوبْسون، رومَن (۱۸۹۶ـ۱۹۸۲)(Jakobson, Roman)
یاکوبْسون، رومَن
زبان شناس روس، زادۀ مسکو. از پایه گذاران زبان شناسی ساختگرابود و زبان شناسی را در بررسی ادبیات و نظریه های نقد ادبی به کار برد. در مسکو، به حلقۀ زبان شناسی مسکوپیوست و در جریان فرمالیسم روسیقرار گرفت. به مطالعۀ آثار زبان شناس سوئیسی، فردینان دو سوسور، پرداخت و بر کارکرد ارتباطی زبان تأکید ورزید. در ۱۹۲۰ به پراگرفت و با زبان شناسان دیگری همچون نیکلای تروبتسکوی، یان موکارژوفسکیو رنه وِلک، مکتب پراگیا حلقۀ زبان شناسی پراگرا بنیاد نهاد که انتقال دهندۀ فرمالیسم به ساختگرایی بود. در آغاز جنگ جهانی دوم مدتی در کشورهای اسکاندیناوی به سر برد و سپس به نیویورک مهاجرت کرد. در آن جا با مردم شناس فرانسوی، کلود لوی استروسهمکاری کرد. در ۱۹۴۰ به دانشگاه هاروارد رفت و به تدریس زبان شناسی، ادبیات، و زبان های اسلاوی پرداخت. یاکوبسون در یکی از مهم ترین آثار خود، زبان شناسی و شعرشناسی، به ویژگی های دوگونه آسیب زبان، آسیب مجاورتو آسیب مشابهت، می پردازد و آن را با دو صنعت ادبی استعارهو مجاز مرسلمرتبط می کند. بنابر استدلال او، دوگانگی بنیادین استعاره و مجاز، نه تنها در ادبیات، بلکه در سایر علوم انسانی نیز اهمیتی اساسی دارند. معروف ترین دستاورد یاکوبسون طرح نموداری است برای ارتباط زبانی که دارای شش جزء است؛ فرستنده (یا گوینده)، گیرنده (یا مخاطب)، پیام، رمز، تماس، و بافت. فرستنده پیامی را به گیرنده ارسال می کند، پیام از یک رمز استفاده می کند که معمولاً زبان آشنای فرستنده و گیرنده است، و بافت یا مرجعی دارد که از طریق تماس با فضای مادی ارتباط، منتقل می شود، هریک از این شش جزء تعیین کنندۀ کارکرد متفاوتی از زبان است که عبارت اند از عاطفی، کنشی، شعری فرازبانی، سخن گشایانه و ارجاعی. برحسب این که کدام یک از این کارکردها بر سایر کارکردها توفق داشته باشد، ساختار کلامی ارتباط مشخص می شود.
یاکوبْسون، رومَن
زبان شناس روس، زادۀ مسکو. از پایه گذاران زبان شناسی ساختگرابود و زبان شناسی را در بررسی ادبیات و نظریه های نقد ادبی به کار برد. در مسکو، به حلقۀ زبان شناسی مسکوپیوست و در جریان فرمالیسم روسیقرار گرفت. به مطالعۀ آثار زبان شناس سوئیسی، فردینان دو سوسور، پرداخت و بر کارکرد ارتباطی زبان تأکید ورزید. در ۱۹۲۰ به پراگرفت و با زبان شناسان دیگری همچون نیکلای تروبتسکوی، یان موکارژوفسکیو رنه وِلک، مکتب پراگیا حلقۀ زبان شناسی پراگرا بنیاد نهاد که انتقال دهندۀ فرمالیسم به ساختگرایی بود. در آغاز جنگ جهانی دوم مدتی در کشورهای اسکاندیناوی به سر برد و سپس به نیویورک مهاجرت کرد. در آن جا با مردم شناس فرانسوی، کلود لوی استروسهمکاری کرد. در ۱۹۴۰ به دانشگاه هاروارد رفت و به تدریس زبان شناسی، ادبیات، و زبان های اسلاوی پرداخت. یاکوبسون در یکی از مهم ترین آثار خود، زبان شناسی و شعرشناسی، به ویژگی های دوگونه آسیب زبان، آسیب مجاورتو آسیب مشابهت، می پردازد و آن را با دو صنعت ادبی استعارهو مجاز مرسلمرتبط می کند. بنابر استدلال او، دوگانگی بنیادین استعاره و مجاز، نه تنها در ادبیات، بلکه در سایر علوم انسانی نیز اهمیتی اساسی دارند. معروف ترین دستاورد یاکوبسون طرح نموداری است برای ارتباط زبانی که دارای شش جزء است؛ فرستنده (یا گوینده)، گیرنده (یا مخاطب)، پیام، رمز، تماس، و بافت. فرستنده پیامی را به گیرنده ارسال می کند، پیام از یک رمز استفاده می کند که معمولاً زبان آشنای فرستنده و گیرنده است، و بافت یا مرجعی دارد که از طریق تماس با فضای مادی ارتباط، منتقل می شود، هریک از این شش جزء تعیین کنندۀ کارکرد متفاوتی از زبان است که عبارت اند از عاطفی، کنشی، شعری فرازبانی، سخن گشایانه و ارجاعی. برحسب این که کدام یک از این کارکردها بر سایر کارکردها توفق داشته باشد، ساختار کلامی ارتباط مشخص می شود.
wikijoo: یاکوبسون،_رومن_(۱۸۹۶ـ۱۹۸۲)