یاویدن
لغت نامه دهخدا
به یک غمزه رگ جانش بکاود
شود گم در وی و خود را نیاود.
شاهد زیر نیز از مجمل التواریخ است : زیر بالین این تخت بکند و آنچه یاود برگیرد. رجوع به یابیدن. و یافتن شود.
فرهنگ فارسی
یافتن یابیدن
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید