یانْگ، تامس (۱۷۷۳ـ۱۸۲۹)(Young, Thomas)
یانْگ، تامس
فیزیک دان، پزشک، و مصرشناس انگلیسی. احیاگر نظریۀ موجی نوربود و پدیدۀ تداخلرا در ۱۸۰۱ شناسایی کرد. در زمینۀ مکانیک نیز مفاهیم مهم بسیاری را مطرح کرد. در ۱۷۹۳، پی برد که عمل تطابق چشم براثر تغییر شکل عدسی چشم حاصل می شود و این عدسی نیز با تارهای عضلانی کشیده می شود. او همچنین نشان داد که عیب آستیگماتیسم در چشم براثر انحنای نامنظم قرنیه پدید می آید. در ۱۸۰۱، برای نخستین بار تشخیص داد حس رنگ در انسان ناشی از ساختارهایی در شبکیۀ چشم است که نسبت به سه رنگ سرخ، سبز، و بنفش حساسیت دارند. یانگ در میلورتون، سامرست، زاده شد. کودک نابغه ای بود و تا ۲۰ سالگی توانست بیشتر زبان های اروپایی و بسیاری از زبان های باستانی را بیاموزد. در دانشگاه های لندن، ادینبورگ، و گوتینگندر آلمان، پزشکی خواند. از ۱۸۰۱ تا ۱۸۰۳، در مؤسسۀ سلطنتی استاد فلسفۀ طبیعی شد. از ۱۸۱۱، در بیمارستان سنت جورجدر لندن به حرفۀ پزشکی اشتغال داشت. نحوۀ انتشار امواج نور را مشابه طرز انتشار امواج صوت فرض می کرد و رنگ های گوناگون را ناشی از بسامدهای متفاوت می دانست. اصل تداخل را با گذراندن نور از شکاف های بسیار باریک نزدیک به هم و مشاهدۀ نقش تداخل پدیدآمده، به صورت تجربی به اثبات رساند. در مکانیک، برای نخستین بار اصطلاح انرژی را برای حاصل ضرب جرم جسم در مجذور سرعت آن و اصطلاح کار صرف شدهرا برای حاصل ضرب نیروی وارد بر جسم در فاصلۀ جابه جایی آن به کار برد. همچنین، این دو حاصل ضرب را متناسب با یکدیگر معرفی کرد. اندازه گیری مطلقی را برای کشسانیمطرح کرد که امروزه آن را مدول یانگمی نامند. از ۱۸۱۵ به بعد، در زمینۀ مصرشناسی مقالاتی منتشر کرد. شرحی که او برای سنگ کتیبۀ روزِتا فراهم کرد، در رمزگشایی نهایی و خواندن این کتیبه نقش مهمی داشت.
یانْگ، تامس
فیزیک دان، پزشک، و مصرشناس انگلیسی. احیاگر نظریۀ موجی نوربود و پدیدۀ تداخلرا در ۱۸۰۱ شناسایی کرد. در زمینۀ مکانیک نیز مفاهیم مهم بسیاری را مطرح کرد. در ۱۷۹۳، پی برد که عمل تطابق چشم براثر تغییر شکل عدسی چشم حاصل می شود و این عدسی نیز با تارهای عضلانی کشیده می شود. او همچنین نشان داد که عیب آستیگماتیسم در چشم براثر انحنای نامنظم قرنیه پدید می آید. در ۱۸۰۱، برای نخستین بار تشخیص داد حس رنگ در انسان ناشی از ساختارهایی در شبکیۀ چشم است که نسبت به سه رنگ سرخ، سبز، و بنفش حساسیت دارند. یانگ در میلورتون، سامرست، زاده شد. کودک نابغه ای بود و تا ۲۰ سالگی توانست بیشتر زبان های اروپایی و بسیاری از زبان های باستانی را بیاموزد. در دانشگاه های لندن، ادینبورگ، و گوتینگندر آلمان، پزشکی خواند. از ۱۸۰۱ تا ۱۸۰۳، در مؤسسۀ سلطنتی استاد فلسفۀ طبیعی شد. از ۱۸۱۱، در بیمارستان سنت جورجدر لندن به حرفۀ پزشکی اشتغال داشت. نحوۀ انتشار امواج نور را مشابه طرز انتشار امواج صوت فرض می کرد و رنگ های گوناگون را ناشی از بسامدهای متفاوت می دانست. اصل تداخل را با گذراندن نور از شکاف های بسیار باریک نزدیک به هم و مشاهدۀ نقش تداخل پدیدآمده، به صورت تجربی به اثبات رساند. در مکانیک، برای نخستین بار اصطلاح انرژی را برای حاصل ضرب جرم جسم در مجذور سرعت آن و اصطلاح کار صرف شدهرا برای حاصل ضرب نیروی وارد بر جسم در فاصلۀ جابه جایی آن به کار برد. همچنین، این دو حاصل ضرب را متناسب با یکدیگر معرفی کرد. اندازه گیری مطلقی را برای کشسانیمطرح کرد که امروزه آن را مدول یانگمی نامند. از ۱۸۱۵ به بعد، در زمینۀ مصرشناسی مقالاتی منتشر کرد. شرحی که او برای سنگ کتیبۀ روزِتا فراهم کرد، در رمزگشایی نهایی و خواندن این کتیبه نقش مهمی داشت.
wikijoo: یانگ،_تامس_(۱۷۷۳ـ۱۸۲۹)