یالقوز
/yAlquz/
برابر پارسی: تنها، بی همسر، یکه
لغت نامه دهخدا
- یکه و یالقوز ؛ تنها و منزوی.
|| آنکه تنهایی دوست دارد. آنکه از مردم گریزد. مردم گریز.( یادداشت مؤلف ). || بی قید. بی بند و بار.
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
در زبان ترکی به کفتار "یالقوزک" گفته می شود.
تنهایی برای یالقوز درست
ولی به نظرم یالقوز کسی که حرف ش را به جایی نتواند برساند یا به حرف دلش کسی گوش نکند نه از نطر اعتقادی نه اجتماعی به بن بست برسد آخر در گوشه ای بماند
آخر یالقوز را برای خودش انتخاب کند
ولی به نظرم یالقوز کسی که حرف ش را به جایی نتواند برساند یا به حرف دلش کسی گوش نکند نه از نطر اعتقادی نه اجتماعی به بن بست برسد آخر در گوشه ای بماند
آخر یالقوز را برای خودش انتخاب کند
یالغوز به معنی مرد گنده وبی خاصیت
در ترکی به معنای شتر ماده