فرهنگ دهخدا زیر عنوان واژه یاقوت:
- یاقوت مذاب ؛کنایه از شراب لعلی . شعرا آن را مشبه به شراب قرار دهند :
دولت میر قوی باد و تن میر قوی
بر کف میر می سرخ چو یاقوت مذاب. فرخی
خون خصم و آب رز در خنجر و در ساغرت
... [مشاهده متن کامل]
همچو در مینا و لؤلؤ لعل و یاقوت مذاب. معزی
در ضمن ، فرهنگ دهخدا زیر عنوان واژه مذاب:
مذاب. [ م ُ ] ( از ذوب ) گداخته. آب شده. مایع گشته.
- یاقوت مذاب ؛کنایه از شراب لعلی . شعرا آن را مشبه به شراب قرار دهند :
دولت میر قوی باد و تن میر قوی
بر کف میر می سرخ چو یاقوت مذاب. فرخی
خون خصم و آب رز در خنجر و در ساغرت
... [مشاهده متن کامل]
همچو در مینا و لؤلؤ لعل و یاقوت مذاب. معزی
در ضمن ، فرهنگ دهخدا زیر عنوان واژه مذاب:
مذاب. [ م ُ ] ( از ذوب ) گداخته. آب شده. مایع گشته.