یاقوت لب


معنی انگلیسی:
ruby-lipped

لغت نامه دهخدا

یاقوت لب. [ ل َ ] ( ص مرکب ) با لبی به رنگ یاقوت سرخ. سرخ لب. ( ناظم الاطباء ) :
جام زرین تو پر کرده ز یاقوت روان
ساقی بزم تو یاقوت لب سیم بری.
امیرمعزی.
مست تمام آمده ست بر در من نیمشب
آن بت خورشیدروی وان مه یاقوت لب.
خاقانی.
یاقوت لبان در بناگوش
هم غالیه بوی و هم قصب پوش.
نظامی.
|| ازاسمای محبوب است. ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

با لبی برنگ یاقوت سرخ سرخ لب

پیشنهاد کاربران

بپرس